:

   امروزه سازمان های کشور به مانند سایر سازمان های جهان ناگزیرند تا با دیگر سازمانها چه در داخل و چه در خارج کشور به رقابت بپردازند تا بتوانند در محیط کسب و کار باقی بمانند. از این رو آنها باید بتوانند دست کم در یک زمینه برتر از رقبای خود بوده، به عبارت دیگر آنها چاره ای ندارند جز اینکه نوآور باشند. این پژوهش با هدف “تأثیر فرایندهای مدیریت دانش بر عملکرد توسعه محصول جدید” به صورت موردی زنجیره تأمین شرکت عقاب افشان اجرا شد. اطلاعات مورد نیاز به وسیله پرسشنامه محقق ساخته ای که مبتنی بر مدل مفهومی پژوهش اقتباس از مدل شفیعی نیک آبادی (1391) و ون پای ونگ (2009) گردآوری شده است. برای تجزیه و تحلیل داده های جمع‌ آوری شده ابتدا در سطح توصیفی با بهره گرفتن از شاخص‌های آماری به توصیف و تلخیص ویژگی­های جمعیت شناختی افراد نمونه در تحقیق شامل سابقه کاری و تحصیلات و جنسیت پرداخته می‌شود. در آمار تحلیلی این تحقیق به منظور آزمودن معناداری روابط میان سوالات و متغیرها و برازش مدل‌های اندازه‌گیری به دست آمده و سنجش روایی عاملی از تحلیل عاملی تأییدی استفاده گردیده است. همچنین به منظور بررسی وضعیت متغیرهای تحقیق از آزمون میانگین یک جامعه یا تی یک نمونه ­ای استفاده شده است و پس از بررسی روایی سوالات پرسشنامه از طریق تحلیل عاملی تأییدی مرتبه اول و دوم، به منظور بررسی اثرات میان متغیرهای تحقیق از مدل معادلات ساختاری و بطور اخص تکنیک تحلیل مسیر با بهره گرفتن از نرم افزار لیزرل استفاده شده است. یافته ها نشان می­دهد که بین استراتژی های مدیریت دانش و عملکرد توسعه محصول جدید رابطه معناداری وجود دارد، طبق نتایج بدست آمده از پنج فرضیه فرعی تحقیق حاضر، سه فرضیه یعنی خلق دانش- عملکرد توسعه محصول جدید، ثبت، ذخیره و نگهداری دانش- عملکرد توسعه محصول جدید و ارزیابی و بازخور دانش- عملکرد توسعه محصول جدید با توجه به عدد معناداری آنها تأیید شدند. این پژوهش در خاتمه به ارائه پیشنهادهای کاربردی پرداخته است.

کلمات کلیدی: استراتژی های مدیریت دانش، عملکرد توسعه محصول جدید، توسعه محصول جدید.

   در عصر حاضر، شتاب تغییرات در علوم و فناوری­های پیشرفته، به قدری فزونی یافته است که شتاب در نوآوریِ محصولات تولید شده با تکنولوژی و ایجاد دانش و توسعه آن، از سرعت یادگیری بشر فراتر رفته است (نوو و چان، 2007). همچنین شرکتهای موفق امروزی شرکتهایی هستند که به طور پیوسته برای حل مسائل جدید و ناآشنا، دانش جدید را کشف و یا خلق کرده و این دانش را به صورتی هدفمند و نظام یافته و متناسب با اهداف تخصصیِ راهبردی در تمامی لایه ­ها و بخش­های مختلف سازمان توسعه داده و به دنبال تبدیل آن به فناوری و محصولات جدید باشند (نوناکا و تاکوچی، 1995).

1-2: بیان مسئله

می­توانند بهتر عمل کنند. استراتژی خوب انعطاف پذیر در سازمان می تواند سازمان دهنده واحد تحقیق و توسعه محصول جدید باشد. بنابراین اثربخشی مدیریت دانش نقش مهمی در استراتژی توسعه محصول جدید دارد. تیس و پیسانو (1994) تصور می­کردند که شرکت­ها تنها بدنبال سریعترین نوآوری در محصول و دارا بودن توانایی مدیریت برای ادغام و تخصیص منابع داخلی و خارجی که باعث موفقیت جهانی در محیط رقابتی می شوند، بودند. بنابراین یکپارچه سازی داخلی و دانش خارجی در سازمان باعث برقراری مدیریتی خوب که منجر به یک اثر مثبت بر روی عملکرد توسعه محصول جدید است، می شود. کلارک و ویل رایت (1993) ادغام دانش را به بخش های داخلی و خارجی تقسیم می کنند. ترکیب این دو می تواند عملکرد محصول جدید را افزایش دهد. تیس و همکاران (1997) بر اهمیت ادغام دانش تأکید داشتند و اعتقاد داشتند که صاحبان کسب و کار به طور مؤثر باید در بدست آوردن و ادغام دانش خارجی برای توسعه ایده های نوآورانه تلاش کنند. مورمن (1995) اشاره کرد که سرمایه گذاری برای جذب اطلاعات بازار که می ­تواند عدم اطمینان را کاهش دهد در بدست آوردن فرصت های موفقیت تأثیر نسبتاً بالایی دارد. شرکت ها با بهره گرفتن از روش های مدیریت دانش خوب، می توانند عملکرد توسعه محصول جدید موفقی داشته باشند. عملکرد توسعه محصول جدید یک ساختار چندبعدی است. محققان با بهره گرفتن از ارزیابی عملکردها و اقدامات مختلف بر اساس تحقیقات مختلف تمرکز می کنند (کوپر و همکاران 1996). امروزه سرعت یافتن فرایندهاى توسعه محصول و ارائه سریعتر محصولات و خدمات در بازار مسئله اى است که شرکتها و سازمانها توجه خاصى به آن دارند.

اگر فرایند توسعه محصول را به مسابقه اى شامل سه زمان: 1) زمان تولید: مرحله توسعه ایده اولیه براى محصول جدید تا مرحله قبل از عرضه محصول در بازار؛ 2) زمان ورود به بازار: مرحله عرضه و ارائه محصول در بازار و بازار سنجى محصول؛ 3) زمان کسب سود: مرحله گذر از نقطه سر به سر و کسب سود؛ در نظر بگیریم، شرکت و سازمانى برنده واقعى خواهد بود که در این مسابقه برنده هر سه بخش باشد. کسب چنین موفقیتى منجر به این خواهد شد که فرایند توسعه محصول را یک فرایند زمان رسیدن به موفقیت بنامیم. جالب است که هنگام عرضه و ارائه محصولات به بازار سه نوع متفاوت از رویکردهاى ارائه محصول به بازار را بین رقبا شاهد خواهیم بود.

این رویکردها عبارتند از:

1) رویکرد اولین در بازار: سازمان علاقه مند است اولین سازمانى باشد که محصول جدیدى را به بازار عرضه مى دارد.

:

   امروزه سازمان های کشور به مانند سایر سازمان های جهان ناگزیرند تا با دیگر سازمانها چه در داخل و چه در خارج کشور به رقابت بپردازند تا بتوانند در محیط کسب و کار باقی بمانند. از این رو آنها باید بتوانند دست کم در یک زمینه برتر از رقبای خود بوده، به عبارت دیگر آنها چاره ای ندارند جز اینکه نوآور باشند. این پژوهش با هدف “تأثیر فرایندهای مدیریت دانش بر عملکرد توسعه محصول جدید” به صورت موردی زنجیره تأمین شرکت عقاب افشان اجرا شد. اطلاعات مورد نیاز به وسیله پرسشنامه محقق ساخته ای که مبتنی بر مدل مفهومی پژوهش اقتباس از مدل شفیعی نیک آبادی (1391) و ون پای ونگ (2009) گردآوری شده است. برای تجزیه و تحلیل داده های جمع‌ آوری شده ابتدا در سطح توصیفی با بهره گرفتن از شاخص‌های آماری به توصیف و تلخیص ویژگی­های جمعیت شناختی افراد نمونه در تحقیق شامل سابقه کاری و تحصیلات و جنسیت پرداخته می‌شود. در آمار تحلیلی این تحقیق به منظور آزمودن معناداری روابط میان سوالات و متغیرها و برازش مدل‌های اندازه‌گیری به دست آمده و سنجش روایی عاملی از تحلیل عاملی تأییدی استفاده گردیده است. همچنین به منظور بررسی وضعیت متغیرهای تحقیق از آزمون میانگین یک جامعه یا تی یک نمونه ­ای استفاده شده است و پس از بررسی روایی سوالات پرسشنامه از طریق تحلیل عاملی تأییدی مرتبه اول و دوم، به منظور بررسی اثرات میان متغیرهای تحقیق از مدل معادلات ساختاری و بطور اخص تکنیک تحلیل مسیر با بهره گرفتن از نرم افزار لیزرل استفاده شده است. یافته ها نشان می­دهد که بین استراتژی های مدیریت دانش و عملکرد توسعه محصول جدید رابطه معناداری وجود دارد، طبق نتایج بدست آمده از پنج فرضیه فرعی تحقیق حاضر، سه فرضیه یعنی خلق دانش- عملکرد توسعه محصول جدید، ثبت، ذخیره و نگهداری دانش- عملکرد توسعه محصول جدید و ارزیابی و بازخور دانش- عملکرد توسعه محصول جدید با توجه به عدد معناداری آنها تأیید شدند. این پژوهش در خاتمه به ارائه پیشنهادهای کاربردی پرداخته است.

کلمات کلیدی: استراتژی های مدیریت دانش، عملکرد توسعه محصول جدید، توسعه محصول جدید.

   در عصر حاضر، شتاب تغییرات در علوم و فناوری­های پیشرفته، به قدری فزونی یافته است که شتاب در نوآوریِ محصولات تولید شده با تکنولوژی و ایجاد دانش و توسعه آن، از سرعت یادگیری بشر فراتر رفته است (نوو و چان، 2007). همچنین شرکتهای موفق امروزی شرکتهایی هستند که به طور پیوسته برای حل مسائل جدید و ناآشنا، دانش جدید را کشف و یا خلق کرده و این دانش را به صورتی هدفمند و نظام یافته و متناسب با اهداف تخصصیِ راهبردی در تمامی لایه ­ها و بخش­های مختلف سازمان توسعه داده و به دنبال تبدیل آن به فناوری و محصولات جدید باشند (نوناکا و تاکوچی، 1995).

1-2: بیان مسئله

می­توانند بهتر عمل کنند. استراتژی خوب انعطاف پذیر در سازمان می تواند سازمان دهنده واحد تحقیق و توسعه محصول جدید باشد. بنابراین اثربخشی مدیریت دانش نقش مهمی در استراتژی توسعه محصول جدید دارد. تیس و پیسانو (1994) تصور می­کردند که شرکت­ها تنها بدنبال سریعترین نوآوری در محصول و دارا بودن توانایی مدیریت برای ادغام و تخصیص منابع داخلی و خارجی که باعث موفقیت جهانی در محیط رقابتی می شوند، بودند. بنابراین یکپارچه سازی داخلی و دانش خارجی در سازمان باعث برقراری مدیریتی خوب که منجر به یک اثر مثبت بر روی عملکرد توسعه محصول جدید است، می شود. کلارک و ویل رایت (1993) ادغام دانش را به بخش های داخلی و خارجی تقسیم می کنند. ترکیب این دو می تواند عملکرد محصول جدید را افزایش دهد. تیس و همکاران (1997) بر اهمیت ادغام دانش تأکید داشتند و اعتقاد داشتند که صاحبان کسب و کار به طور مؤثر باید در بدست آوردن و ادغام دانش خارجی برای توسعه ایده های نوآورانه تلاش کنند. مورمن (1995) اشاره کرد که سرمایه گذاری برای جذب اطلاعات بازار که می ­تواند عدم اطمینان را کاهش دهد در بدست آوردن فرصت های موفقیت تأثیر نسبتاً بالایی دارد. شرکت ها با بهره گرفتن از روش های مدیریت دانش خوب، می توانند عملکرد توسعه محصول جدید موفقی داشته باشند. عملکرد توسعه محصول جدید یک ساختار چندبعدی است. محققان با بهره گرفتن از ارزیابی عملکردها و اقدامات مختلف بر اساس تحقیقات مختلف تمرکز می کنند (کوپر و همکاران 1996). امروزه سرعت یافتن فرایندهاى توسعه محصول و ارائه سریعتر محصولات و خدمات در بازار مسئله اى است که شرکتها و سازمانها توجه خاصى به آن دارند.

اگر فرایند توسعه محصول را به مسابقه اى شامل سه زمان: 1) زمان تولید: مرحله توسعه ایده اولیه براى محصول جدید تا مرحله قبل از عرضه محصول در بازار؛ 2) زمان ورود به بازار: مرحله عرضه و ارائه محصول در بازار و بازار سنجى محصول؛ 3) زمان کسب سود: مرحله گذر از نقطه سر به سر و کسب سود؛ در نظر بگیریم، شرکت و سازمانى برنده واقعى خواهد بود که در این مسابقه برنده هر سه بخش باشد. کسب چنین موفقیتى منجر به این خواهد شد که فرایند توسعه محصول را یک فرایند زمان رسیدن به موفقیت بنامیم. جالب است که هنگام عرضه و ارائه محصولات به بازار سه نوع متفاوت از رویکردهاى ارائه محصول به بازار را بین رقبا شاهد خواهیم بود.

این رویکردها عبارتند از:

1) رویکرد اولین در بازار: سازمان علاقه مند است اولین سازمانى باشد که محصول جدیدى را به بازار عرضه مى دارد.

2) رویکرد سریع ترین دنباله رو: در این رویکرد سازمان نمى خواهد همچون حالت قبل اولین عرضه کننده محصول جدید در بازار نام بگیرد، ولى راغب است سریعترین شرکتى باشد که همان محصول را به بازار عرضه مى دارد.

   با تحقیقات صورت گرفته دانش یک فاکتور مهم در توسعه محصول به شمار می ­آید و فعالیتهای دانشی در قلب فرایندهای توسعه محصول جدید در نظر گرفته می­ شود از اینرو امروزه بسیاری از مدیران و صاحبان کسب و کار تمایل به تصمیم گیری درباره چگونگی توانمند ساختن مدیریت دانش و یا حتی هماهنگ کردن فعالیت های NPD[1] شرکت شان از طریق ابزارهای مدیریت دانش دارند (مانیان. 1390). از این رو) صنعت خوردرو با توجه به توسعه­ وسیع و پیشرفت سریع و قابل توجه دانش و تجربه در آن در سطح دنیا بسیار رقابتی شده است و نیاز مدیریت دانش مخصوصاً در توسعه محصول جدید بسیار مهم و حیاتی و حساس تلقی می­ شود از طرفی با توجه به اینکه زنجیره­ی تأمین در صنعت خودرو به لحاظ ساختار و زیر مجموعه های خود و نیز نوع ارتباط این مجموعه ها با یکدیگر بستر مناسبی برای سازماندهی دانش فراهم نموده است (رضایی، کراری، مصطفوی 1387).

فعالیت­های دانشی در قلب فرایندهای محصول جدید نهفته است (جان و هانگ 2009) همچنین در اقتصاد امروز رقابت دیگر شرکت در برابر شرکت نیست بلکه این زنجیره های تأمین هستند که به رقابت با هم
می­پردازند زنجیره تأمین از سه جریان عمده اطلاعاتی، فیزیکی و پول در جریان است و هدف اصلی این زنجیره را می­توان به دستیابی به حداکثر ارزش دانست (شفیعی نیکابادی 1391) و از آنجایی که شرکت عقاب افشان برای پیشرفت در بازارهای رقابتی و جهانی امروز و جذب مشتریان و وارد شدن به بازارهای جدید نیاز به مزیت رقابتی جهت پیشرفت و توسعه­ شرکت ها دارند پس بنابراین شناخت عوامل تأثیرگذار فرایندهای مدیریت دانش بر عملکرد توسعه­ محصول جدید در زنجیره تأمین موجب مزیت رقابتی و حداکثر ارزش در سازمان می­گردد.

   در این تحقیق می­توان با بهره گرفتن از مدیریت دانش ضمن توسعه محصول جدید رشد قابل توجهی را ایجاد نمود و همچنین تأثیر هر یک از فرایندهای تشکیل دهنده مدیریت دانش (خلق، توزیع، ثبت و نگهداری، کاربرد و ارزیابی) را بر روی NPD بررسی نمود که این شناخت موجب پیاده سازی موفق مدیریت دانش در سازمان می­ شود و عوامل تأثیرگذار نیز شناسایی می­گردد.

   حوزه ای که شرکت های خودورسازی با آن رو به رو هستند، ریشه در قابلیت استمرار در طراحی و عرضه محصول جدید به بازار، سریعتر و مؤثرتر از سایر رقبا می­باشد كه علت اصلی آن را می توان در چند دسته­ی اصلی بیان كرد كه عبارتند از: عدم وجود سیستم های جمع آوری و نگهداری اطلاعات، استفاده از کالاهای کاهنده کیفیت و ارزان قیمت، حرفه ای نبودن در مطالعه­ بازار و تولید مشتری مدار، سطح پایین دانش فنی، سطح پایین نوآوری در محصولات، حرفه ای نبودن در مدیریت كسب و كار، مدیریت ضعیف منابع انسانی به ویژه تشكیل پایدار تیم های كاری متخصص. بنابراین با توجه به مباحث گفته شده، می توان این مشكلات را به طور كلی در قالب فرایند توسعه­ محصول و مدیریت كردن این شركت داراییهای دانشی ها مورد بررسی قرار داد. برای حداقل كردن نرخ شكست، صنعت خودروسازی نیاز به آگاهی بیشتر از كنترل كیفیت و استفاده از ابزارهای تخمین و برنامه ریزی و همچنین جمع آوری و نگهداری اطلاعات گذشته از پروژه های پیشین دارد از اینرو محقق در این پژوهش بدنبال بررسی وضعیت محصولات جدید از لحاظ عملكرد و موفقیت آنها در بازار و همچنین بررسی فرایندهای مدیریت دانش در موفقیت این محصولات می­باشد. و با توجه به بررسی فوق می توان این سوال را مطرح کرد که:

آیا فرایندهای مدیریت دانش بر توسعه­ محصول جدید اثر معناداری دارد؟

1-3: اهمیت و ضرورت موضوع

اغلب شرکت های پیشرو در سراسر جهان به این حقیقت کاملاً واقف هستند که مهمترین عاملی که باعث برتری آنها در بازار رقابت جهان می­گردد، داشتن قابلیت استمرار در طراحی وعرضه محصول جدید به بازار، سریعتر و مؤثرتر از سایر رقباست. امروزه بقای سازمانی در گرو گرایش به سمت محصولات جدید و به کارگیری روش هایی برای ایجاد محصولات جدید موفق است. با پیشرفت فناوری، رقابتی شدن هرچه بیشتر سازمان ها و پیدایش علوم و تجهیزات جدید تولیدی، تغییرات اساسی در نیازها و سلایق مشتریان، تولید محصولات جدید با چالشهای جدیدی روبرو شده است. همچنین به دلیل مخاطراتی که در عرضه محصولات جدید وجود دارد، شرکت ها باید پیوسته در مورد بهبود فرایند توسعه محصولات جدید تفکر کنند. متغیر بودن قوانین رقابتی در دنیای کسب و کار، فرایند ارائه محصول جدید به بازار را با اهمیت خاصی جلوه داده است. اکثر سازمانها امروزه بیش از هر زمان دیگری دریافته اند که صرفاً تکیه و اعتماد به اهرم های رقابتی سنتی مثل افزایش کیفیت، کاهش هزینه و تمایز در ارائه محصولات و خدمات کافی نیست و در عوض مفاهیمی مثل سرعت و انعطاف پذیری در رقابت نمود قابل توجهی پیدا کرده اند و گرایش به سمت محصولات و خدمات جدید به بازار، خود دلیل موجه این تغییر نگرش است (اخباری و تقوی فرد، 1386).

ایکوجیرو نانوکا کارشناس مشهور مدیریت دانش ژاپن می­گوید: در اقتصادی که تنها چیز با ثبات بی­ثباتی است یک منبع مطمئن و بادوام مزیت رقابتی، دانش است وقتی هر شب تقاضاها تغییر می­ کند، فن آوری ها توسعه می­یابد و رقبا زیاد می­شوند، شرکت­هایی موفق هستند که همواره دانش جدید ایجاد می­ کنند و آن را به طور گسترده در سراسر سازمان اشاعه می­ دهند و به سرعت آن را به صورت فن آورانه و محصولات جدید نشان می­دهد (رادینگ، 1999). ترکیب مدیریت دانش و توسعه محصول جدید در کسب و کارهایی که ماهیت آنها دانشی و فن آورانه است موضوعیت بیشتری دارد. مدیریت دانش یک نظام کارآمد برای
بهره برداری مناسب از سرمایه های فکری انسان است توسعه عملکرد محصولات جدید یک فرایند دانش محور و انسان محور است و دسترسی افراد به دانش و اطلاعات درست و صحیح در زمان موردنیاز امری حیاتی و ضروری برای موفقیت یک فرایند است فعالیت های مدیریت دانش انجام شده در یک پروژه هم برای موفقیت خود پروژه سودمند می­باشد و هم پایه و اساس خلق دانش های بعدی و یادگیری
می­­­باشد (راس و لیندوال، 2002).

مورد مطالعه در این تحقیق شرکت عقاب افشان تولید کننده اتوبوس های اسکانیا در ایران است در این صنعت شرکت ها با مشکلات زیادی روبرو هستند یکی مهمترین مشکلات شرکت عقاب افشان در اقتصاد امروز مواجه شدن با تحریم اقتصادی ایران است که موجب شده است واردات شاسی های اتوبوس از کشور سوئد با نرخ بالای ارز و به صورت نقدی مبادله گردد و این امر موجب افزایش قیمت تمام شده و در نتیجه افزایش قیمت فروش محصولات می­گردد و از طرفی وجود رقبا در داخل و واردات اتوبوس های کشور چین به ایران و قیمت مناسبتر این محصولات مشتریان این شرکت را محدود کرده است، در نتیجه علیرغم کیفیت خوب و مشتری مداری و خدمات پس از فروش مناسب، مشتریان خود را از دست داده است. یکی از راه حلهای موجود برای حل این معضلات، صادرات محصولات به کشورهای همسایه می­باشد که موجب می­گردد نرخ مبادلات ارزی کاهش یابد و این امر مستلزم توسعه محصول جدید به منظور به دست آوردن بازارهای جدید است و از آنجایی که مدیریت دانش یک سرمایه نامشهود محسوب می­ شود می­توان از آن برای کاهش هزینه ها در جهت توسعه محصول جدید بهره برد.

مجموعه فعالیت­ها و خط­ مشی رشد بوده که در مراحل مختلف، برای تولید محصول برای قسمت های موجود بازار، منجر به تغییر و اصلاحات جزئی یا کلی در کالاها می شود.

پایان نامه

 

2) رویکرد سریع ترین دنباله رو: در این رویکرد سازمان نمى خواهد همچون حالت قبل اولین عرضه کننده محصول جدید در بازار نام بگیرد، ولى راغب است سریعترین شرکتى باشد که همان محصول را به بازار عرضه مى دارد.

   با تحقیقات صورت گرفته دانش یک فاکتور مهم در توسعه محصول به شمار می ­آید و فعالیتهای دانشی در قلب فرایندهای توسعه محصول جدید در نظر گرفته می­ شود از اینرو امروزه بسیاری از مدیران و صاحبان کسب و کار تمایل به تصمیم گیری درباره چگونگی توانمند ساختن مدیریت دانش و یا حتی هماهنگ کردن فعالیت های NPD[1] شرکت شان از طریق ابزارهای مدیریت دانش دارند (مانیان. 1390). از این رو) صنعت خوردرو با توجه به توسعه­ وسیع و پیشرفت سریع و قابل توجه دانش و تجربه در آن در سطح دنیا بسیار رقابتی شده است و نیاز مدیریت دانش مخصوصاً در توسعه محصول جدید بسیار مهم و حیاتی و حساس تلقی می­ شود از طرفی با توجه به اینکه زنجیره­ی تأمین در صنعت خودرو به لحاظ ساختار و زیر مجموعه های خود و نیز نوع ارتباط این مجموعه ها با یکدیگر بستر مناسبی برای سازماندهی دانش فراهم نموده است (رضایی، کراری، مصطفوی 1387).

فعالیت­های دانشی در قلب فرایندهای محصول جدید نهفته است (جان و هانگ 2009) همچنین در اقتصاد امروز رقابت دیگر شرکت در برابر شرکت نیست بلکه این زنجیره های تأمین هستند که به رقابت با هم
می­پردازند زنجیره تأمین از سه جریان عمده اطلاعاتی، فیزیکی و پول در جریان است و هدف اصلی این زنجیره را می­توان به دستیابی به حداکثر ارزش دانست (شفیعی نیکابادی 1391) و از آنجایی که شرکت عقاب افشان برای پیشرفت در بازارهای رقابتی و جهانی امروز و جذب مشتریان و وارد شدن به بازارهای جدید نیاز به مزیت رقابتی جهت پیشرفت و توسعه­ شرکت ها دارند پس بنابراین شناخت عوامل تأثیرگذار فرایندهای مدیریت دانش بر عملکرد توسعه­ محصول جدید در زنجیره تأمین موجب مزیت رقابتی و حداکثر ارزش در سازمان می­گردد.

   در این تحقیق می­توان با بهره گرفتن از مدیریت دانش ضمن توسعه محصول جدید رشد قابل توجهی را ایجاد نمود و همچنین تأثیر هر یک از فرایندهای تشکیل دهنده مدیریت دانش (خلق، توزیع، ثبت و نگهداری، کاربرد و ارزیابی) را بر روی NPD بررسی نمود که این شناخت موجب پیاده سازی موفق مدیریت دانش در سازمان می­ شود و عوامل تأثیرگذار نیز شناسایی می­گردد.

   حوزه ای که شرکت های خودورسازی با آن رو به رو هستند، ریشه در قابلیت استمرار در طراحی و عرضه محصول جدید به بازار، سریعتر و مؤثرتر از سایر رقبا می­باشد كه علت اصلی آن را می توان در چند دسته­ی اصلی بیان كرد كه عبارتند از: عدم وجود سیستم های جمع آوری و نگهداری اطلاعات، استفاده از کالاهای کاهنده کیفیت و ارزان قیمت، حرفه ای نبودن در مطالعه­ بازار و تولید مشتری مدار، سطح پایین دانش فنی، سطح پایین نوآوری در محصولات، حرفه ای نبودن در مدیریت كسب و كار، مدیریت ضعیف منابع انسانی به ویژه تشكیل پایدار تیم های كاری متخصص. بنابراین با توجه به مباحث گفته شده، می توان این مشكلات را به طور كلی در قالب فرایند توسعه­ محصول و مدیریت كردن این شركت داراییهای دانشی ها مورد بررسی قرار داد. برای حداقل كردن نرخ شكست، صنعت خودروسازی نیاز به آگاهی بیشتر از كنترل كیفیت و استفاده از ابزارهای تخمین و برنامه ریزی و همچنین جمع آوری و نگهداری اطلاعات گذشته از پروژه های پیشین دارد از اینرو محقق در این پژوهش بدنبال بررسی وضعیت محصولات جدید از لحاظ عملكرد و موفقیت آنها در بازار و همچنین بررسی فرایندهای مدیریت دانش در موفقیت این محصولات می­باشد. و با توجه به بررسی فوق می توان این سوال را مطرح کرد که:

آیا فرایندهای مدیریت دانش بر توسعه­ محصول جدید اثر معناداری دارد؟

1-3: اهمیت و ضرورت موضوع

اغلب شرکت های پیشرو در سراسر جهان به این حقیقت کاملاً واقف هستند که مهمترین عاملی که باعث برتری آنها در بازار رقابت جهان می­گردد، داشتن قابلیت استمرار در طراحی وعرضه محصول جدید به بازار، سریعتر و مؤثرتر از سایر رقباست. امروزه بقای سازمانی در گرو گرایش به سمت محصولات جدید و به کارگیری روش هایی برای ایجاد محصولات جدید موفق است. با پیشرفت فناوری، رقابتی شدن هرچه بیشتر سازمان ها و پیدایش علوم و تجهیزات جدید تولیدی، تغییرات اساسی در نیازها و سلایق مشتریان، تولید محصولات جدید با چالشهای جدیدی روبرو شده است. همچنین به دلیل مخاطراتی که در عرضه محصولات جدید وجود دارد، شرکت ها باید پیوسته در مورد بهبود فرایند توسعه محصولات جدید تفکر کنند. متغیر بودن قوانین رقابتی در دنیای کسب و کار، فرایند ارائه محصول جدید به بازار را با اهمیت خاصی جلوه داده است. اکثر سازمانها امروزه بیش از هر زمان دیگری دریافته اند که صرفاً تکیه و اعتماد به اهرم های رقابتی سنتی مثل افزایش کیفیت، کاهش هزینه و تمایز در ارائه محصولات و خدمات کافی نیست و در عوض مفاهیمی مثل سرعت و انعطاف پذیری در رقابت نمود قابل توجهی پیدا کرده اند و گرایش به سمت محصولات و خدمات جدید به بازار، خود دلیل موجه این تغییر نگرش است (اخباری و تقوی فرد، 1386).

ایکوجیرو نانوکا کارشناس مشهور مدیریت دانش ژاپن می­گوید: در اقتصادی که تنها چیز با ثبات بی­ثباتی است یک منبع مطمئن و بادوام مزیت رقابتی، دانش است وقتی هر شب تقاضاها تغییر می­ کند، فن آوری ها توسعه می­یابد و رقبا زیاد می­شوند، شرکت­هایی موفق هستند که همواره دانش جدید ایجاد می­ کنند و آن را به طور گسترده در سراسر سازمان اشاعه می­ دهند و به سرعت آن را به صورت فن آورانه و محصولات جدید نشان می­دهد (رادینگ، 1999). ترکیب مدیریت دانش و توسعه محصول جدید در کسب و کارهایی که ماهیت آنها دانشی و فن آورانه است موضوعیت بیشتری دارد. مدیریت دانش یک نظام کارآمد برای
بهره برداری مناسب از سرمایه های فکری انسان است توسعه عملکرد محصولات جدید یک فرایند دانش محور و انسان محور است و دسترسی افراد به دانش و اطلاعات درست و صحیح در زمان موردنیاز امری حیاتی و ضروری برای موفقیت یک فرایند است فعالیت های مدیریت دانش انجام شده در یک پروژه هم برای موفقیت خود پروژه سودمند می­باشد و هم پایه و اساس خلق دانش های بعدی و یادگیری
می­­­باشد (راس و لیندوال، 2002).

مورد مطالعه در این تحقیق شرکت عقاب افشان تولید کننده اتوبوس های اسکانیا در ایران است در این صنعت شرکت ها با مشکلات زیادی روبرو هستند یکی مهمترین مشکلات شرکت عقاب افشان در اقتصاد امروز مواجه شدن با تحریم اقتصادی ایران است که موجب شده است واردات شاسی های اتوبوس از کشور سوئد با نرخ بالای ارز و به صورت نقدی مبادله گردد و این امر موجب افزایش قیمت تمام شده و در نتیجه افزایش قیمت فروش محصولات می­گردد و از طرفی وجود رقبا در داخل و واردات اتوبوس های کشور چین به ایران و قیمت مناسبتر این محصولات مشتریان این شرکت را محدود کرده است، در نتیجه علیرغم کیفیت خوب و مشتری مداری و خدمات پس از فروش مناسب، مشتریان خود را از دست داده است. یکی از راه حلهای موجود برای حل این معضلات، صادرات محصولات به کشورهای همسایه می­باشد که موجب می­گردد نرخ مبادلات ارزی کاهش یابد و این امر مستلزم توسعه محصول جدید به منظور به دست آوردن بازارهای جدید است و از آنجایی که مدیریت دانش یک سرمایه نامشهود محسوب می­ شود می­توان از آن برای کاهش هزینه ها در جهت توسعه محصول جدید بهره برد.

مجموعه فعالیت­ها و خط­ مشی رشد بوده که در مراحل مختلف، برای تولید محصول برای قسمت های موجود بازار، منجر به تغییر و اصلاحات جزئی یا کلی در کالاها می شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...