اثر فاصله کاشت و مدیریت علفهای هرز بر عملکرد و اجزای عملکرد لوبیا سبز |
عدم آگاهی از مدیریت صحیح محصولات زراعی یکی از عوامل اساسی در کاهش عملکرد گیاهان زراعی میباشد. عملکرد هر محصول زراعی حاصل رقابت برون و درون بوتهای بر سر عوامل محیط رشد میباشد. حداکثر عملکرد زمانی حاصل می شود که این رقابتها به حداقل رسیده و گیاه بتواند از عوامل محیطی رشد، حداکثر استفاده را بنماید (خواجهپور، 1365). توزیع فضایی گیاهان در یک جامعه زراعی با جذب تشعشع در ارتباط است و این صفت، نقش تعیین کننده ای در ظرفیت فتوسنتزی و عملکرد دارد (ولز، 1991؛ اگلی، 1998)، زیرا سرعت رشد محصول تابعی از انرژی تشعشعی مورد استفاده در فتوسنتز است (توتیو و گورجنر، 1988؛ ولز و همکاران، 1993). نفوذ نامتعادل نور به پوشش گیاهی باعث افت عملکرد می شود. به طورکلی افزایش کارایی جذب تشعشع خورشیدی نیاز به سطح برگ کافی و توزیع یکنواخت برگ در پوشش گیاهی دارد. این هدف با تغییر تراکم و الگوی کاشت بوتهها روی سطح خاک میسّر است (ایکدا، 1992؛ شیبلز و وبر، 1996). فواصل مناسب بین ردیفهای کاشت و بین بوتهها در روی ردیف کاشت، تعیینکننده فضای رشد قابل استفاده هر بوته میباشد. تراکم مناسب و توزیع متعادل بوتهها در واحد سطح، موجب استفاده بهتر از رطوبت، مواد غذایی و نور گردیده و موجب افزایش عملکرد می شود (کوچکی و سرمدنیا، 1377). تراکم کاشت از جمله عواملیاست که به طور مستقیم عملکرد محصول را تحت تأثیر قرار میدهد. فاصله کاشت بوتهها بستگی به هدف کاشت دارد. اگر هدف تولید بذر باشد باید فواصل کاشت افزایش داده شود تا کمیّت و کیفیت محصول افزایش یابد، اما اگر هدف تولید کود سبز و علوفه دامی باشد، تراکم بیشتر مد نظر خواهد بود (عبدحق، 1364). اگر فاصله کاشت گیاهان بیش از حد معمول باشد مسلماً تعداد بوته در واحد سطح کاهش یافته و عملکرد با نقصان مواجه می شود. از طرفی دیگر اگر فاصله کشت خیلی کم بوده و تراکم کشت بالا باشد، رقابت درونگونهای پیش می آید و این امر خود موجب کاهش عملکرد خواهد شد (مظاهری، 1377). بنابراین یکی از نیازهای مهم در برنامه ریزی زراعی با هدف دستیابی به عملکرد بالا و کیفیت مطلوب، تعیین بهترین فاصله کاشت محصول است (بابایی، 1377).
1-2- فرضیات پژوهش
1- وجین دستی علفهای هرز باعث افزایش بیشتر عملکرد لوبیا سبز در مقایسه با کنترل شیمیایی علفهای هرز می شود.
2- فاصله کاشت 30 × 30 نسبت به فواصل کاشت 20 × 40 و 20 × 50 اثر مطلوبتری در کنترل علفهای هرز دارد.
3- عملکرد لوبیای سبز در فاصله کاشت30 × 30 بیشتر از فاصله کاشت 20 × 40 و 20 × 50 است.
4- در صورت عدم کنترل علفهای هرز، عملکرد لوبیا به طور معنیداری کاهش مییابد.
5- در صورت عدم کنترل علفهای هرز، عملکرد لوبیا درفاصله کاشت 30 × 30 بیشتر از فاصله کاشت 20 × 40 و 20 × 50 است.
حبوبات
حبوبات دانه های خشك خوراكی هســتندكه به خانواده بقولات تعلق دارند. بذور رســیده و خشــك حبوبات د ارای ارزش غذایی زیــاد و قابلیت نگهداری خوبی هســتند
خرید فایل متن کامل این پایان نامه :
و یكی از مهمترین منابع غذایی سرشار از پروتئین(۱۸ تا ۳۲ درصد) میباشــند. طبق مطالعات انجام شده، تركیب مناسبی از پروتئین حبوبات با غلات می تواند ســوء تغذیه و كمبود اســید های آمینه را بر طرف سازد. از طرف دیگر با توجه به توانایی تثبیت ازت در این گیاهان، قرار دادن آنها در تناوب، به پایداری سیستمهای زراعی كمك می كند (باقری،1380).
مقدار پروتئین موجود در بذر حبوبات 2 تا 3 برابر بیشتر از پروتئین موجود در دانه غلات و 10 تا 20 برابر بیشتر از پروتئین موجود در گیاهان غدهای و نشاستهای است. انواع لوبیا در بین گیاهان تجاری حاوی بیشترین مقدار پروتئین هستند(باقری،1380). لوبیا مهمترین عضو خانواده حبوبات به شمار می آید و به خاطر درصد بالای پروتئین و سایر خصوصیات مطلوب زراعی، بیشترین سطح زیر كشت را در بین حبوبات به خود اختصاص داده است (مجنون حسینی،1372).
2-2- لوبیا
لوبیا (Phaseolus. vulgaris) یكی از حبوبات مهم است كه به صورت مســتقیم مورد اســتفاده انســان قرار می گیرد ، ۵۰ درصد حبوبــات مورد اســتفاده در جهان بوسیله لوبیا تأمین میشــود (McClean et al,2004). لوبیا در بسیاری از كشــورها مانند برزیل و مكزیک یک منبع عمده غذایی محســوب می شود ( Broughton et al,2003).
لوبیا یكی از مهمترین گونه های حبوبات بوده و سطح زیر كشت جهانی انواع آن 24 میلیون هكتار است، از این نظر در بین حبوبات مقام اول را دارا میباشد. در حال حاضر 18 نوع لوبیا در جهان كاشته می شود ( كوچكی، 1372 ). لوبیا چیتی یكی از زیر گونه های لوبیا ســبز و منشــاء آن آمریكای مركزی و جنوبی اســت، متوســط تولید دانه خشــك لوبیا در ایران هزار كیلوگرم در هكتار است (هاشمی جزی، 1382).
اگرچه ارقام بسیاری از لوبیا در دامنه وسیعی از محیطها دارای پتانسیل عملكرد بالایی هستند، ولی قابلیت تولید عملكرد ناشی از سازگاری گیاه به شرایط موجود فصل رشد درجه حرارت، فتوپریود و عملیات مدیریت گیاه زراعی است (باقری، 1380). از آنجاییكه مبدأ اصلی لوبیا مناطق گرمسیری و آمریكای جنوبی است. لوبیا نباتی حرارت دوست میباشد و به سرما و یخبندان بسیار حساس بوده و در بهار تا زمانی كه درجه حرارت محیط به قدر كافی بالا نرود نمی توان به كشت آن مبادرت ورزید. اگر درجه حرارت در موقع كشت لوبیاهای پاكوتاه از 12 درجه و در لوبیاهای پا بلند از 14 درجه سانتیگراد كمتر باشد خوب رشد نمینمایند و از این نظر خاك باید در بهار كاملاً گرم شده باشد. درجه حرارت زیاد در طول تابستان باعث ریزش گلها و كاهش میزان تشكیل دانه در آنها خواهد شد. درجه حرارت مناسب برای رشد و نمو لوبیا حدود 25 تا 30 درجه سانتیگراد است. در درجه حرارتهای بالاتر از 45 درجه سانتیگراد گیاه به بذر نمینشیند و حرارتهای پایینتر از 15 درجه سانتیگراد برای رشد و نمو آن مناسب نیست. برای رشد و نمو كامل لوبیا 120 تا 130 روز كافی است به شرطی كه درجه حرارت محیط هرگز به صفر یا زیر صفر نرسد (مجنون حسینی، 1372).
2-3-تراکم کاشت
عملكرد دانه نتیجه رقابت برون گونه ای و درون گونه ای در كسب نهادههای تولید برای رشد و نمو است و برای به حداقل رساندن این رقابتها و حصول حداكثر عملكرد دانه، علاوه بر تراكم، نحوه توزیع بوته در واحد سطح از اهمیت زیادی برخوردار است و فاصله بوته در واحد سطح بر پراكنش مناسب نور در درون جامعه گیاهی مؤثر است و نقش اصلی فاصله كاشت بر رشد و نمو گیاه به علت تفاوت در چگونگی توزیع و پراكنش انرژی و كمیت و كیفیت نور در داخل جامعه گیاهی است كه در افزایش جذب تشعشع خورشیدی، موجب افزایش عملكرد دانه و عملکرد بیولوژیک میشود (زمانی و همکاران،1372; Orcutt et al,2000).
2-3-1- اثر فاصله کاشت بر رشد رویشی
افزایش عملكرد در واحد سطح یكی از مهمترین عوامل مؤثر در بالا بردن تولید لوبیا است. از آنجاییكه میزان دسترسی به منابع مورد استفاده یک گیاه از جمله تشعشع خورشیدی، آب قابل استفاده و مواد غذایی همگی ارتباط زیادی با تراكم گیاهی دارند، تنظیم جمعیت گیاهی بر اساس میزان موجودی این منابع جهت بالا بردن عملكرد در واحد سطح حائز اهمیت خواهد بود. ماسون و لینر (1986) با ارزیابی اثر فاصله بوته روی ردیف (فاصله از بین ردیف 91 سانتیمتر) بر روی گیاه لوبیا چشم بلبلی دریافتند كه فاصله بوته بر ارتفاع گیاه در مرحله پرشدن دانه بیشترین اثر را داشته و با كاهش فاصله بوته ارتفاع گیاه بطور معنیداری افزایش یافته است. در تراكم پایین تولید، شاخه فرعی از زاویه بین برگها و ساقه اصلی لوبیا تحریک میشود و اگر چه با افزایش تراكم تعداد شاخه فرعی در گیاه كاهش پیدا میكند ولی كل شاخههای فرعی تولیدی در واحد سطح افزایش مییابد (صالحیفرود، 1384).
تراکم مطلوب به عوامل مختلفی بستگی دارد كه مهمترین آنها عبارتند از: خصوصیات گیاه، طول دوره رویش، زمان و روش كاشت، حاصلخیزی خاك، اندازه بوته، رطوبت در دسترس، تابش خورشیدی، الگوی كاشت و وضعیت علفهای هرز (Dwivedi et al,1994).
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1400-05-09] [ 07:58:00 ب.ظ ]
|