ایجاد اروپای واحد، یكی از بزرگترین حوادث تاریخی قرن بیستم بوده است. فرایندی كه بر اساس اهداف و ارزش‌های مشترك اروپای مدرن، حفظ صلح، توسعه اقتصادی، پیشرفت‌های اجتماعی و برتری بنا شده است. اندیشه همگرایی در اروپا به دوران شارلمان (شارل كبیر) در قرون 8 و 9 میلادی باز می‌گردد. شارل كبیر معتقد بود كه اروپائیان به دلیل داشتن فرهنگ، دین، زبان، نژاد، هنر و ادبیات نسبتاً مشترك باید متحد شوند تا به صورت قدرتی بزرگ در نظام بین‌المللی عمل كنند. همچنین تفكر پیدایش اتحادیه اروپا از زمان جنگ جهانی دوم و به زمان سخنرانی معروف چرچیل در زوریخ در سپتامبر 1944 بر می‌گردد كه در آن سخنرانی ایده ایالات متحده اروپا را مطرح كرد.

در ابتدا بازار مشتركی با شش عضو ایجاد شد و به طور كلی تاكنون پنج بار افزایش عضو داشته است. پیوستن دانمارك، ایرلند و انگلستان در 1973، یونان در 1981، پرتغال و اسپانیا در 1986، اتریش، فنلاند و سود در 1995 و قبرس، اسلواكی، استونی، مجارستان، لهستان، جمهوری چك، لتونی، لیتوانی، مالت، اسلوانی در 2004، این اتحادیه در حال حاضر 25 عضو دارد و از ابتدای سال 2007 نیز با پیوستن بلغارستان و رومانی، تعداد اعضای آن به 27 عضو خواهد رسید.

تغییر نام رسمی بازار مشترك اروپا (EEC) به اتحادیه اروپا (EU) و توسعه قلمروی این اتحادیه به 15 عضو، طبق پیمان ماستریخت در 7 فوریه 1992 اعمال شد. از سوی دیگر مجمع عمومی سازمان ملل متحد، دهه شصت میلادی را دهه توسعه و عمران كشورهای در حال توسعه اعلام نمود و بر اهمیت همكاری بین كشورهای مختلف در چارچوب منطقه‌ای تأكید كرد. با وجود صف ‌بندی‌های سیاسی موجود در این منطقه از جهان، كشورهای ایران، تركیه و پاكستان تصمیم گرفتند تا با توجه به علایق تاریخی، فرهنگی و مرزهای مشترك یک سازمان همكاری چند جانبه تشكیل دهند. وجود برنامه‌های توسعه اقتصادی و صنعتی مشابه در هر سه كشور، اجرای طرح‌های صنعتی به شیوه غربی، نیاز به دریافت تكنولوژی، محدودیت ذخایر ارزی، استفاده از امكانات رفاهی منطقه و قرار گرفتن در یک منطقه استراتژیک سبب شد كه اندیشه ایجاد این سازمان تقویت شود.

سازمان همكاری عمران منطقه‌ای در دهه اول تشكیل با موفقیت چندانی روبرو نبود. اما پس از آن كشورها با اجرای طرح‌هایی مانند مثل تولید آلومینیوم در ایران، كاغذ و بلبرینگ در پاكستان، تدوین اساس‌نامه بانك سرمایه‌گذاری و توسعه و نیز تهیه پیش‌نویس مقررات همكاری‌های گمركی و تعرفه‌ای گام‌هایی را در راستای اهداف این سازمان برداشتند.

از سوی دیگر كشورهای تركیه و پاكستان فاقد ساختار اقتصادی مناسب تولید و دارای تقاضای مؤثر بودند. لذا برای دریافت كمك با ایران همكاری داشتند. ضعف تفكرات فراملی و همچنین برخی از تعهدات فرامنطقه‌ای برخی كشورهای عضو سازمان موجب شد تشكیلات و سازمان پیش‌بینی شده نتواند اهداف مورد نظر را تحقق بخشد، با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و تحولات سیاسی، روند فعالیت سازمان همكاری عمران منطقه‌ای تا چند سال دچار ركود شد.

مبحث دوم: بیان مسئله

ایران از جمله كشورهایی است كه به لحاظ قرار گرفتن در موقعیت جغرافیایی بسیار مناسب از مزایای ترانزیتی خوبی بهره‌مند بوده و با گسترش شبكه حمل و نقل و ارتباطات مطمئن و كارآمد، می‌تواند از این مزایا در راستای افزایش درآمدهای ارزی و ارتقای موقعیت استراتژیک خود در منطقه به نحو مطلوب استفاده كند.

ایران می‌تواند با تقویت مناسبات منطقه‌ای از جمله گسترش تجارت با كشورهای واقع در این منطقه، فرایند یكپارچگی اقتصادی را به گونه‌ای مطمئن و با حفظ منافع ملی فراهم آورده و مبانی امنیت و اقتدار ملی كشور را تحكیم و تقویت كند.

بنابراین تعامل منطقه‌ای با كشورهای واقع در منطقه اكو می‌تواند فرصت مناسبی برای جمهوری اسلامی ایران محسوب شود. قرار گرفتن ایران در مركزیت جغرافیایی

ایجاد اروپای واحد، یكی از بزرگترین حوادث تاریخی قرن بیستم بوده است. فرایندی كه بر اساس اهداف و ارزش‌های مشترك اروپای مدرن، حفظ صلح، توسعه اقتصادی، پیشرفت‌های اجتماعی و برتری بنا شده است. اندیشه همگرایی در اروپا به دوران شارلمان (شارل كبیر) در قرون 8 و 9 میلادی باز می‌گردد. شارل كبیر معتقد بود كه اروپائیان به دلیل داشتن فرهنگ، دین، زبان، نژاد، هنر و ادبیات نسبتاً مشترك باید متحد شوند تا به صورت قدرتی بزرگ در نظام بین‌المللی عمل كنند. همچنین تفكر پیدایش اتحادیه اروپا از زمان جنگ جهانی دوم و به زمان سخنرانی معروف چرچیل در زوریخ در سپتامبر 1944 بر می‌گردد كه در آن سخنرانی ایده ایالات متحده اروپا را مطرح كرد.

در ابتدا بازار مشتركی با شش عضو ایجاد شد و به طور كلی تاكنون پنج بار افزایش عضو داشته است. پیوستن دانمارك، ایرلند و انگلستان در 1973، یونان در 1981، پرتغال و اسپانیا در 1986، اتریش، فنلاند و سود در 1995 و قبرس، اسلواكی، استونی، مجارستان، لهستان، جمهوری چك، لتونی، لیتوانی، مالت، اسلوانی در 2004، این اتحادیه در حال حاضر 25 عضو دارد و از ابتدای سال 2007 نیز با پیوستن بلغارستان و رومانی، تعداد اعضای آن به 27 عضو خواهد رسید.

تغییر نام رسمی بازار مشترك اروپا (EEC) به اتحادیه اروپا (EU) و توسعه قلمروی این اتحادیه به 15 عضو، طبق پیمان ماستریخت در 7 فوریه 1992 اعمال شد. از سوی دیگر مجمع عمومی سازمان ملل متحد، دهه شصت میلادی را دهه توسعه و عمران كشورهای در حال توسعه اعلام نمود و بر اهمیت همكاری بین كشورهای مختلف در چارچوب منطقه‌ای تأكید كرد. با وجود صف ‌بندی‌های سیاسی موجود در این منطقه از جهان، كشورهای ایران، تركیه و پاكستان تصمیم گرفتند تا با توجه به علایق تاریخی، فرهنگی و مرزهای مشترك یک سازمان همكاری چند جانبه تشكیل دهند. وجود برنامه‌های توسعه اقتصادی و صنعتی مشابه در هر سه كشور، اجرای طرح‌های صنعتی به شیوه غربی، نیاز به دریافت تكنولوژی، محدودیت ذخایر ارزی، استفاده از امكانات رفاهی منطقه و قرار گرفتن در یک منطقه استراتژیک سبب شد كه اندیشه ایجاد این سازمان تقویت شود.

سازمان همكاری عمران منطقه‌ای در دهه اول تشكیل با موفقیت چندانی روبرو نبود. اما پس از آن كشورها با اجرای طرح‌هایی مانند مثل تولید آلومینیوم در ایران، كاغذ و بلبرینگ در پاكستان، تدوین اساس‌نامه بانك سرمایه‌گذاری و توسعه و نیز تهیه پیش‌نویس مقررات همكاری‌های گمركی و تعرفه‌ای گام‌هایی را در راستای اهداف این سازمان برداشتند.

از سوی دیگر كشورهای تركیه و پاكستان فاقد ساختار اقتصادی مناسب تولید و دارای تقاضای مؤثر بودند. لذا برای دریافت كمك با ایران همكاری داشتند. ضعف تفكرات فراملی و همچنین برخی از تعهدات فرامنطقه‌ای برخی كشورهای عضو سازمان موجب شد تشكیلات و سازمان پیش‌بینی شده نتواند اهداف مورد نظر را تحقق بخشد، با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و تحولات سیاسی، روند فعالیت سازمان همكاری عمران منطقه‌ای تا چند سال دچار ركود شد.

مبحث دوم: بیان مسئله

ایران از جمله كشورهایی است كه به لحاظ قرار گرفتن در موقعیت جغرافیایی بسیار مناسب از مزایای ترانزیتی خوبی بهره‌مند بوده و با گسترش شبكه حمل و نقل و ارتباطات مطمئن و كارآمد، می‌تواند از این مزایا در راستای افزایش درآمدهای ارزی و ارتقای موقعیت استراتژیک خود در منطقه به نحو مطلوب استفاده كند.

ایران می‌تواند با تقویت مناسبات منطقه‌ای از جمله گسترش تجارت با كشورهای واقع در این منطقه، فرایند یكپارچگی اقتصادی را به گونه‌ای مطمئن و با حفظ منافع ملی فراهم آورده و مبانی امنیت و اقتدار ملی كشور را تحكیم و تقویت كند.

بنابراین تعامل منطقه‌ای با كشورهای واقع در منطقه اكو می‌تواند فرصت مناسبی برای جمهوری اسلامی ایران محسوب شود. قرار گرفتن ایران در مركزیت جغرافیایی كشورهای عضو سازمان همكاری اقتصادی (اكو)، نقش مهمی برای ایران در برقراری ارتباط تجاری و اقتصادی فی‌مابین كشورهای عضو ایجاد كرده است. ایران می‌تواند در چارچوب همكاری‌ها و موافقت‌نامه‌های مختلف تجاری، در ترانزیت كالاهای صادراتی و وارداتی كشورهای عضو نقش مؤثر داشته باشد.

موقعیت جغرافیایی ایران در منطقه مذكور اهمیت ویژه‌ای به این كشور به لحاظ ترانزیت كالا و عبور خطوط لوله‌های نفت و گاز در اقتصاد جهانی بخشیده است. ایران با بهره‌گیری از این مزیت می‌تواند منافع بسیاری را به دست آورد و جایگاه اقتصادی خود را در سطوح منطقه‌ای و جهانی ارتقا بخشد. این مهم مستلزم درك واقعیت، بهره‌گیری از فرصت‌ها و كسب آمادگی لازم برای رقابت با رقبای منطقه‌ای و بین‌المللی است.

از سوی دیگر وضعیت بین‌المللی جمهوری اسلامی ایران سبب شده كه اتحادیه اروپا از كانال اكو و همچنین به صورت مستقیم در پی ارتباط با ایران بوده و به مذاكره با ایران در خصوص مسائل هسته‌ای بپردازد.

مبحث سوم: ضرورت و اهمیت تحقیق

تا پیش از تأسیس جامعه اقتصادی اروپا صادرات ایران به كشورهای عضو آن با مسئله خاصی روبرو نبود، اما از سال 1958 كه جامعه اقتصادی اروپا تأسیس شد، صادرات كالاهای ایرانی با دشواری‌هایی روبرو شد. این دشواری‌ها حاصل اتخاذ سیاست مشترك گمركی از سوی كشورهای عضو بود. برای رفع این مشكلات ایران از سال 1962 با جامعه اقتصادی اروپا وارد مذاكره شد كه به امضای یک قرارداد بازرگانی بین طرفین در سال 1963 منتهی شد. بر اساس این قرارداد حقوق گمركی برای برخی از كالاهای صادراتی ایران كاهش یافت. مدت این قرارداد پنج سال بود اما تا 1972 تمدید شد.

با انقلاب اسلامی ایران، روابط ایران با جامعه اقتصادی اروپا دچار فراز و نشیب زیادی شد كه تا امروز ادامه دارد. بر این اساس روابط ایران با اتحادیه اروپا را می‌توان به چند دوره تقسیم كرد.

دوره اول، دوره (1997-1992) است كه اتحادیه سیاست «گفتگوی انتقادی با ایران» را اتخاذ كرد و از سیاست آمریكا كه تحریک اقتصادی ایران بود، پیروی نكرد. با وجود این روابط اقتصادی ایران با اتحادیه همچنان غیر فعال بود.

دوره دوم، مربوط به سال‌های (2001-1997) است. در این دوره سیاستی مبنی بر تنش‌زدایی و انعطاف‌ بیشتر در مناسبات منطقه‌ای و بین‌المللی، فصل جدیدی در روابط اقتصادی ایران با اتحادیه اروپا گشوده شد. به طوری كه اتحادیه سیاست «گفتگوی انتقادی» را كنار گذاشت و بجای آن سیاست جدیدی كه مبتنی بر «مشاركت اقتصادی» در طرح‌های توسعه اقتصادی ایران بود، در پیش گرفت. در این مورد می‌توان به مشاركت اروپا در طرح‌های نفت و گاز ایران اشاره كرد.

تنش‌زدایی در روابط ایران با اتحادیه بسیار مهم می‌باشد زیرا اقتصاد ایران از دیرباز به اروپا گره خورده است. اروپا از مهمترین شركای تجاری ایران است و صنایع ایران از نظر تجهیزات، لوازم یدكی و قطعات به اروپا نیاز شدید دارد. با توجه به اینكه صنایع نفت و گاز ایران نیاز فوری به سرمایه و دانش فنی داشت و اروپا نیز نیازمند نفت ایران بود، در این راستا اروپا پس از آمریكا می‌توانست این نیاز را تأمین كند. كشور ما همواره یكی از سه كشور تأمین كننده نفت اتحادیه اروپا بوده است. علاوه‌بر آن، نیاز صنایع نفت ایران به سرمایه‌گذاری خارجی و ایجاد انگیزه فراوان برای شركت‌های نفتی اروپایی جهت سرمایه‌گذاری سبب شد كه اتحادیه اروپا قانون داماتو را كه از سوی آمریكا وضع شده بود رد كند. با توجه به این قانون، شركت‌های غیر آمریكایی كه بیش از 40 میلیون دلار در صنایع نفت و گاز ایران سرمایه‌گذاری كنند، مورد تحریم و مجازات اقتصادی آمریكا قرار خواهند گرفت.

پس از حوادث تروریستی 11 سپتامبر 2001 دوره سوم آغاز شد. در این دوره چرخش مهمی در روابط اقتصادی ایران و اتحادیه اروپا صورت گرفته است و مواضع اتحادیه اروپا در برابر ایران به مواضع آمریكا نزدیك‌تر شده است. به گونه‌ای كه اتحادیه اروپا ادامه گفتگو با ایران را مشروط كرده است. این گفتگوها در مورد انعقاد یک موافقت‌نامه تجارت و همكاری بوده است. كشورهای عضو اتحادیه اروپا در ژوئن 2003 با تصویب بیانیه‌ای، ادامه مذاكرات با ایران را مشروط به پیشرفت مثبت ایران در زمینه احترام به حقوق بشر، جلوگیری از گسترش سلاح‌های هسته‌ای، تروریسم و روند صلح خاورمیانه دانستند.

در میان این مسائل، فعالیت های هسته‌ای ایران ابعاد وسیع‌تری به خود گرفته است. در 21 سپتامبر 2003 وزرای خارجه سه كشور انگلیس، فرانسه و آلمان برای مذاكره درباره برنامه هسته‌ای ایران به تهران آمدند. به دنبال آن با صدور بیانیه‌ای اعلام شد كه ایران پروتكل الحاقی موسوم به 2+93 را امضاء خواهد كرد. موضع اروپا و آمریكا نسبت به برنامه هسته‌ای ایران بسیار به هم نزدیک است، زیرا دولت‌های آنها نمی‌خواهند انحصار قدرت هسته‌ای از دست آنان خارج شود و در دسترس كشورهای دیگر قرار بگیرد. به نظر می‌رسد موضع فن‌آوری هسته‌ای ایران، روابط آمریكا و اروپا را كه پیش از این به خاطر مسائل عراق رو به واگرایی بود، همگرا كرده است. هر چند در بررسی تاریخچه روابط ایران با اتحادیه اروپا، شاهد بوده‌ایم كه در مواقع بروز بحران در روابط این دو، اتحادیه اروپا همواره حل مسائل را با گفتگو و در بلندمدت امكان‌پذیر كرده و به آن اعتقاد داشته است. البته این مسئله خللی در مبادلات تجاری ایران با اتحادیه اروپا ایجاد نكرده است و اتحادیه همچنان بزرگترین شریک تجاری ایران است.

مبحث چهارم: چارچوب نظری

همزمان با رشد و گسترش منطقه‌گرایی در عرصه عملی، در عرصه نظری نیز نظریه‌پردازان مختلفی برای تبیین تحولات در این حوزه تلاش كرده‌اند. در نظریه‌های مختلف از دیدگاه‌های گوناگون، همگرایی منطقه‌ای توصیف و تحلیل شده است و در هر كدام، برخی پیش‌شرط‌ها و سازوكارها در موفقیت روند منطقه‌گرایی بیان شده است. جمع‌بندی بسیاری از نظریه‌ها نشان می‌دهد كه همگرایی منطقه‌ای، پدیده‌ای كثیرالاضلاع است كه برای تبیین آن، باید از نظریه‌های همساز استفاده كرد و فقط با یک نظریه یا تأكید بر یک دلیل، نمی‌توان به تبیین آن پرداخت. نظریه‌های نوكاركردگرایی[1] و صلح دموكراتیك، از مهمترین نظریه‌ها در این زمینه هستند .

منظور از همگرایی، فرایندی است كه در آن دولت‌های ملی برای حفظ منافع جمعی به همكاری گسترده با یكدیگر در زمینه‌های تجاری، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی می‌پردازند و به سوی وحدت گام می‌بردارند.

پایان نامه

 كشورهای عضو سازمان همكاری اقتصادی (اكو)، نقش مهمی برای ایران در برقراری ارتباط تجاری و اقتصادی فی‌مابین كشورهای عضو ایجاد كرده است. ایران می‌تواند در چارچوب همكاری‌ها و موافقت‌نامه‌های مختلف تجاری، در ترانزیت كالاهای صادراتی و وارداتی كشورهای عضو نقش مؤثر داشته باشد.

موقعیت جغرافیایی ایران در منطقه مذكور اهمیت ویژه‌ای به این كشور به لحاظ ترانزیت كالا و عبور خطوط لوله‌های نفت و گاز در اقتصاد جهانی بخشیده است. ایران با بهره‌گیری از این مزیت می‌تواند منافع بسیاری را به دست آورد و جایگاه اقتصادی خود را در سطوح منطقه‌ای و جهانی ارتقا بخشد. این مهم مستلزم درك واقعیت، بهره‌گیری از فرصت‌ها و كسب آمادگی لازم برای رقابت با رقبای منطقه‌ای و بین‌المللی است.

از سوی دیگر وضعیت بین‌المللی جمهوری اسلامی ایران سبب شده كه اتحادیه اروپا از كانال اكو و همچنین به صورت مستقیم در پی ارتباط با ایران بوده و به مذاكره با ایران در خصوص مسائل هسته‌ای بپردازد.

مبحث سوم: ضرورت و اهمیت تحقیق

تا پیش از تأسیس جامعه اقتصادی اروپا صادرات ایران به كشورهای عضو آن با مسئله خاصی روبرو نبود، اما از سال 1958 كه جامعه اقتصادی اروپا تأسیس شد، صادرات كالاهای ایرانی با دشواری‌هایی روبرو شد. این دشواری‌ها حاصل اتخاذ سیاست مشترك گمركی از سوی كشورهای عضو بود. برای رفع این مشكلات ایران از سال 1962 با جامعه اقتصادی اروپا وارد مذاكره شد كه به امضای یک قرارداد بازرگانی بین طرفین در سال 1963 منتهی شد. بر اساس این قرارداد حقوق گمركی برای برخی از كالاهای صادراتی ایران كاهش یافت. مدت این قرارداد پنج سال بود اما تا 1972 تمدید شد.

با انقلاب اسلامی ایران، روابط ایران با جامعه اقتصادی اروپا دچار فراز و نشیب زیادی شد كه تا امروز ادامه دارد. بر این اساس روابط ایران با اتحادیه اروپا را می‌توان به چند دوره تقسیم كرد.

دوره اول، دوره (1997-1992) است كه اتحادیه سیاست «گفتگوی انتقادی با ایران» را اتخاذ كرد و از سیاست آمریكا كه تحریک اقتصادی ایران بود، پیروی نكرد. با وجود این روابط اقتصادی ایران با اتحادیه همچنان غیر فعال بود.

دوره دوم، مربوط به سال‌های (2001-1997) است. در این دوره سیاستی مبنی بر تنش‌زدایی و انعطاف‌ بیشتر در مناسبات منطقه‌ای و بین‌المللی، فصل جدیدی در روابط اقتصادی ایران با اتحادیه اروپا گشوده شد. به طوری كه اتحادیه سیاست «گفتگوی انتقادی» را كنار گذاشت و بجای آن سیاست جدیدی كه مبتنی بر «مشاركت اقتصادی» در طرح‌های توسعه اقتصادی ایران بود، در پیش گرفت. در این مورد می‌توان به مشاركت اروپا در طرح‌های نفت و گاز ایران اشاره كرد.

تنش‌زدایی در روابط ایران با اتحادیه بسیار مهم می‌باشد زیرا اقتصاد ایران از دیرباز به اروپا گره خورده است. اروپا از مهمترین شركای تجاری ایران است و صنایع ایران از نظر تجهیزات، لوازم یدكی و قطعات به اروپا نیاز شدید دارد. با توجه به اینكه صنایع نفت و گاز ایران نیاز فوری به سرمایه و دانش فنی داشت و اروپا نیز نیازمند نفت ایران بود، در این راستا اروپا پس از آمریكا می‌توانست این نیاز را تأمین كند. كشور ما همواره یكی از سه كشور تأمین كننده نفت اتحادیه اروپا بوده است. علاوه‌بر آن، نیاز صنایع نفت ایران به سرمایه‌گذاری خارجی و ایجاد انگیزه فراوان برای شركت‌های نفتی اروپایی جهت سرمایه‌گذاری سبب شد كه اتحادیه اروپا قانون داماتو را كه از سوی آمریكا وضع شده بود رد كند. با توجه به این قانون، شركت‌های غیر آمریكایی كه بیش از 40 میلیون دلار در صنایع نفت و گاز ایران سرمایه‌گذاری كنند، مورد تحریم و مجازات اقتصادی آمریكا قرار خواهند گرفت.

پس از حوادث تروریستی 11 سپتامبر 2001 دوره سوم آغاز شد. در این دوره چرخش مهمی در روابط اقتصادی ایران و اتحادیه اروپا صورت گرفته است و مواضع اتحادیه اروپا در برابر ایران به مواضع آمریكا نزدیك‌تر شده است. به گونه‌ای كه اتحادیه اروپا ادامه گفتگو با ایران را مشروط كرده است. این گفتگوها در مورد انعقاد یک موافقت‌نامه تجارت و همكاری بوده است. كشورهای عضو اتحادیه اروپا در ژوئن 2003 با تصویب بیانیه‌ای، ادامه مذاكرات با ایران را مشروط به پیشرفت مثبت ایران در زمینه احترام به حقوق بشر، جلوگیری از گسترش سلاح‌های هسته‌ای، تروریسم و روند صلح خاورمیانه دانستند.

در میان این مسائل، فعالیت های هسته‌ای ایران ابعاد وسیع‌تری به خود گرفته است. در 21 سپتامبر 2003 وزرای خارجه سه كشور انگلیس، فرانسه و آلمان برای مذاكره درباره برنامه هسته‌ای ایران به تهران آمدند. به دنبال آن با صدور بیانیه‌ای اعلام شد كه ایران پروتكل الحاقی موسوم به 2+93 را امضاء خواهد كرد. موضع اروپا و آمریكا نسبت به برنامه هسته‌ای ایران بسیار به هم نزدیک است، زیرا دولت‌های آنها نمی‌خواهند انحصار قدرت هسته‌ای از دست آنان خارج شود و در دسترس كشورهای دیگر قرار بگیرد. به نظر می‌رسد موضع فن‌آوری هسته‌ای ایران، روابط آمریكا و اروپا را كه پیش از این به خاطر مسائل عراق رو به واگرایی بود، همگرا كرده است. هر چند در بررسی تاریخچه روابط ایران با اتحادیه اروپا، شاهد بوده‌ایم كه در مواقع بروز بحران در روابط این دو، اتحادیه اروپا همواره حل مسائل را با گفتگو و در بلندمدت امكان‌پذیر كرده و به آن اعتقاد داشته است. البته این مسئله خللی در مبادلات تجاری ایران با اتحادیه اروپا ایجاد نكرده است و اتحادیه همچنان بزرگترین شریک تجاری ایران است.

مبحث چهارم: چارچوب نظری

همزمان با رشد و گسترش منطقه‌گرایی در عرصه عملی، در عرصه نظری نیز نظریه‌پردازان مختلفی برای تبیین تحولات در این حوزه تلاش كرده‌اند. در نظریه‌های مختلف از دیدگاه‌های گوناگون، همگرایی منطقه‌ای توصیف و تحلیل شده است و در هر كدام، برخی پیش‌شرط‌ها و سازوكارها در موفقیت روند منطقه‌گرایی بیان شده است. جمع‌بندی بسیاری از نظریه‌ها نشان می‌دهد كه همگرایی منطقه‌ای، پدیده‌ای كثیرالاضلاع است كه برای تبیین آن، باید از نظریه‌های همساز استفاده كرد و فقط با یک نظریه یا تأكید بر یک دلیل، نمی‌توان به تبیین آن پرداخت. نظریه‌های نوكاركردگرایی[1] و صلح دموكراتیك، از مهمترین نظریه‌ها در این زمینه هستند .

منظور از همگرایی، فرایندی است كه در آن دولت‌های ملی برای حفظ منافع جمعی به همكاری گسترده با یكدیگر در زمینه‌های تجاری، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی می‌پردازند و به سوی وحدت گام می‌بردارند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...