شرکت های ثبت شده در بورس تهران، با توجه به الزامات دستورالعمل افشاء، گزارشات پیش بینی مدیریت را ارائه می کنند؛ این گزارشات معمولا” قبل از شروع دوره ی مالی یا بصورت دوره ای و یا حتی به صورت مقایسه ای در انتهای دوره، ارائه می شود.
این گزارشات اطلاعات مفیدی را در رابطه با پیش بینی مدیریت از آینده بنگاه تجاری، در اختیار تحلیلگران، حسابرسان، سرمایه گذاران و سایر علاقه مندان از اطلاعات مالی و غیر مالی قرار می دهد.
تحقیقات اخیر پیرامون رفتار هزینه؛ اصول سنتی شناخته شده ی رفتار هزینه را زیر سوال می برد؛ زیرا در گذشته ما معتقد بودیم که هزینه ها، فارغ از سمت و جهت حرکتشان، همواره با یک رفتار خطی، از محرک خود متاثر خواهند شد؛ حال آنکه تحقیقات اخیر، مفهوم چسبندگی هزینه را به ادبیات حسابداری مدیریت می افزاید؛ که این مفهوم نوین، معتقد است؛ هزینه ها علاوه بر محرک هزینه، تحت تاثیر سمت و جهت حرکت محرک نیز قرار    می گیرند؛ وبین رفتار هزینه در زمان مثبت (افزایشی) بودن جهت حرکت محرک هزینه[1](عامل هزینه) و در زمان منفی (کاهشی) بودن جهت حرکت محرک هزینه تفاوت قائل می شود.
از آنجایی که در بیشترموارد، پیش بینی تغییرات هزینه، تابعی از پیش بینی تغییرات در فروش است2[2]؛ پس هزینه ها زمانی افزایش می یابند که فروش افزایش یابد؛ با این تفاسیر، توجه به ارتباط و یافتن رابطه ی بین و هزینه های پیش بینی شده، و با بستر قرار دادن اصول چسبندگی هزینه ها، زمینه لازم برای عمق بخشی به تصمیم گیری ها را فراهم خواهد آورد.
ارائه گزارشات پیش بینی مدیریت، فراهم كننده ی فرصتی مناسب برای بررسی میزان تطابق پیش بینی مدیران و واقعیت موجود می باشد؛ همچنین می توان میزان اشتباه مدیریت درپیش بینی ها را سنجید تا شاید بتوان توجیهی برای رفتار چسبنده هزینه و پیش بینی مدیریت یافت.
با بستر قرار دادن مدل هایی همچون مدل “پیش بینی هزینه های مدیران” و مدل “چسبندگی هزینه” می توان تحقیقات جدیدی، در رابطه با پیش بینی نرخ تغییرات هزینه های تولید در قیاس با نرخ واقعی تغییرات آنها به عمل آورد. در این تحقیق بررسی خواهد شد؛
پیش بینی مدیران در رابطه با فروش و هزینه های عملیاتی تا چه میزان با واقعیت تطابق دارد؛ و همچنین بررسی این موضوع كه آیا می توان شاهد رفتار مشابهی همچون مدل چسبندگی هزینه های اندرسن در مدل               پیش بینی مدیران، بود یا خیر.
پی بردن به میزان اشتباه مدیران در پیش بینی فروش و هزینه های عملیاتی، می تواند دیدعمیق تری را برای تجزیه و تحلیل اطلاعات فراهم آورد تا بتوان با نگاهی منطقی تر تصمیم گرفت.
زمانی که مدیران با کاهش فروش مواجه می شوند، ممکن است این وضعیت را موقتی تصور کرده و انتظار بازگشت فروش به حالت اولیه را داشته باشند. از این رو، برخی مدیران در دوره هایی که فروش، روندی نزولی دارد، منابع لازم برای انجام فعالیت های عملیاتی را کاهش نمی دهد. این رفتار از آنجا قابل توجیه و منطقی است که همواره حفظ منابع، موجب کاهش هزینه ها در بلندمدت می شود، زیرا در صورت کاهش منابع و دارایی ها در واکنش به کاهش فروش مقطعی؛ احتمال آن می رود که با افزایش فروش در آینده مواجه شویم و نیاز به بازگرداندن مجدد همان منابع و دارایی های خارج شده از سیستم داشته باشیم، که متاسفانه هزینه های تحصیل مجدد همان منابع و دارایی ها به شرکت، هزینه های مضاعف را تحمیل خواهد کرد.از این رو، مدیران برای کاهش هزینه ها و در نتیجه افزایش سود شرکت در بلند مدت، اقدام به حفظ منابع می کنند.( اندرسن و بنکر[3] ، 2003)
پیش بینی های مدیریت از سود یكی از مكانیزم های كلیدی افشای اختیاری (در مورد شرکتهای پذیرفته شده در بورس، اجباری) است كه به وسیله ی آن مدیران، انتظارات بازار از سود را تعدیل می كنند. با این وجود، اطلاعات مدیران از چشم اندازهای سود شركت، می تواند به دلیل عدم اطمینان های محیط اقتصادی و عملیاتی شركت، همراه با خطا باشد. از طرفی مدیران ممكن است كاربرد انتخابهای حسابداری را در گرفتن تصمیمات عملیاتی یا پیش بینی های سود نادیده بگیرند. علاوه براین پیش بینی مدیران می تواند تحت تاثیر انگیزه های خود خدمتی[4] به جای انگیزه ی پیش بینی صحیح سود قرار گیرد. بنابراین پیش بینی مدیران از سود الزاما” خالی از خطا نیست ( سان و ژو[5]، 2012). به علت حفظ منابع بلا استفاده در دوره های کاهش فروش، چسبندگی هزینه ها، موجب افزایش هزینه ها و کاهش بیشتر سود می شود و

خرید فایل متن کامل این پایان نامه : 

 

مقالات و پایان نامه ارشد

 کاهش مضاعف سود، نوسان پذیری سود پیش بینی را افزایش می دهد. از این رو، در دوره های افزایش سطح فعالیت نیز تحلیلگران، سود مربوط به شرکتی را که هزینه هایش چسبنده است، کمتر پیش بینی می کنند. به همین علت، خطای پیش بینی سود، هم هنگام افزایش سطح فعالیت و هم هنگام کاهش سطح فعالیت، بیشتر خواهد بود (وایس دن[6]، 2010).

اما بررسی ها نشان می دهد که مدیران برغم رفتار چسبنده هزینه ها، در زمان پیش بینی هزینه ها، باز هم دچار خطا و افزایش شکاف بین هزینه های واقعی و هزینه های پیش بینی می شوند.
دو مورد بالا است (عایدی وهزینه ها) را بررسی کنیم، ولی این کار خالی از اشکال نخواهد بود زیرا اگر جمع جبری سود واقعی وپیش بینی شده با هم برابر می نمود، این به معنی نیست که خطایی در پیش بینی رخ نداده و دقیقا” رقم پیش بینی شده ی عایدی وهزینه ها با رقم واقعی عایدی و هزینه ها برابر بوده است؛ فرض کنید که میزان عایدی و هزینه های واقعی شرکت آلفا، به ترتیب 30 و 10 باشد، و میزان عایدی و هزینه های پیش بینی شده ی مدیریت، برای همان دوره ی مالی، به ترتیب 50 و 30 باشد؛ پس از محاسبه، سود واقعی معادل 20 واحد (10-30) و سود پیش بینی شده نیز 20 واحد (30-50) است؛ درظاهر خطایی در پیش بینی رخ نداده؛ اما ما در پیش بینی عایدی و هزینه ها شاهد خطا هستیم.
علاوه برمباحث فوق، ما معتقد به این هستیم که همواره خطا در پیش بینی هزینه ها، هم از اشتباهات مدیریت در پیش بینی میزان فروش آینده، نشأت می گیرد و هم از اشتباهات در پیش بینی نرخ تغییرات هزینه و هم ازجهت تغییرات فروش پیش بینی شده ناشی می شود؛ در فصول مربوط، نحوه دخالت عوامل بالا، به روشنی نشان داده خواهد شد.
2 – 1 پیشینه و تاریخچه مطالعاتی داخلی و خارجی
” پیش بینی مدیریت در ژاپن: آیا مدیران، بهای عوامل تولید را در زمان انتشار گزارشات پیش بینی مدیریت، بدرستی برآورد می کنند؟ ” (یاسوکاتا، 2013).
و از متون مقالات داخلی وخارجی ذیل برای بستر سازی مفهوم چسبندگی هزینه ها در پایان نامه استفاده شده است:
1-2-1 پیشینه ی داخلی

  1. معمولا” مدیران نسبت به گزارش زیان ها بی میل هستند؛ وجود استانداردهایی مبنی برالزام به تایید پذیری كمتربرای شناسایی زیان ها، می تواند موجب شود اطلاعاتی را كه مدیران تمایلی به افشاء آن ندارند؛ افشاء شود. دوم اینكه اطلاعات قطعی، معیاری را فراهم می آورد تا با بهره گرفتن از آن حتی می توان از منابع غیر قطعی هم اطلاعات معتبری را سود های تایید پذیر، كسب كرد (مشكی و فتاحی،1390).
  2. انتظار افزایش فروش آتی توسط مدیریت، موجب كاهش چسبندگی بهای تمام شده فروش می شود و هرچه این خوش بینی بیشتر باشد، چسبندگی بهای تمام شده فروش بیشتر كاهش می یباد. اما خوش بینی مدیریت، چسبندگی هزینه های فروش، عمومی واداری را افزایش می دهد؛ و چسبندگی این هزینه ها در صورت      خوش بینی زیاد مدیریت، بیشتر از حالت خوش بینی كم است (كردستانی و مرتضوی، 1391).

2-2-1 پیشینه ی خارجی

  1. تحقیقات نشان داد هزینه ها در قبال افزایش سطح فروش افزایش می یابند. اما در زمان كاهش فروش، به همان نسبت، كاهش نمی یابند (اندرسن و همکاران[8]، 2003).
  2. ارتباط مثبتی بین نامعلوم بودن افق و آینده شركت های تولیدی و اشتباه مدیریت پیدا كرد. افق نامعلوم هم بر میزان تولید واقعی وهم پیش بینی عاید ها اثر می گذارد (گونگ گوجین[9]، 2008).
  3. تایید میشود كرد كه هر چه چسبندگی هزینه های شركت بیشتر باشد، اشتباه مدیریت درپیش بینی هزینه ها بیشتر خواهد بود (وایس دن[10]، 2010).
  4. تایید میشود كه اگر مدیران پیش بینی افزایش فروش در سال آتی داشته باشند؛ نرخ رشد بهای عوامل تولید را كمتر از واقع محاسبه و پیش بینی می كنند. وبرعكس زمانی كه پیش بینی كاهش فروش در سال آتی داشته باشند؛

نرخ كاهش بهای عوامل تولید را بیشتر از واقع محاسبه و پیش بینی می كنند (یاسوكاتا كنجی[11]، 2013).
3- 1 بیان مسئله
ارائه گزارشات پیش بینی مدیریت، فراهم كننده ی فرصتی مناسب برای بررسی میزان تطابق پیش بینی مدیران و واقعیت موجود می باشد؛ همچنین می توان میزان اشتباه مدیریت درپیش بینی ها را سنجید تا شاید بتوان توجیهی برای تاثیر رفتار چسبنده هزینه ها و پیش بینی مدیریت یافت.
با بستر قرار دادن مدل هایی همچون مدل”چسبندگی هزینه” و مدل ” پیش بینی هزینه های مدیران” که در ادامه بصورت کامل تشریح خواهد شد؛ می توان تحقیقات جدیدی در رابطه با پیش بینی نرخ تغییرات هزینه های تولید در قیاس با نرخ واقعی تغییرات آنها به عمل آورد.
در این تحقیق بررسی خواهد شد: پیش بینی مدیران در رابطه با فروش و بهای عوامل تولید تا چه میزان با واقعیت تطابق دارد؛ و همچنین بررسی این موضوع كه آیا پیش بینی مدیران با مدل چسبندگی اندرسن همخوانی دارد یا خیر. پی بردن به میزان اشتباه مدیران در پیش بینی فروش و بهای عوامل تولید، می تواند دیدعمیق تری را برای        تجزیه و تحلیل اطلاعات فراهم آورد تا بتوان با نگاهی منطقی تر تصمیم گرفت.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...