تحولات تقنینی مربوط به فرزندخواندگی |
کودکان که سرنوشت فردا جامعه را رقم میزنند زمانی میتوانند افرادی سالم و فعال بوده و در راستای رشد و تعالی جامعه خود قدم بردارند که در خانوادهای سالم رشد یافته باشند. پدیده بیسرپرستی در فرهنگها و مکانهای مختلف در اثر عوامل متعددی به وجود میآید. در برخی جوامع امروزه به علت کم رنگ شدن ارزش و قداست خانواده و ازدواج، کودکانی که حاصل ازدواج نامشروع والدین خود هستند درصد بالایی از کودکان بیسرپرست را تشکیل میدهند. ولی در کشورهایی نظیر ایران به علت حاکمیت اخلاق و اصول شرعی در زندگی مردم، تعداد بسیار کمی از کودکان بیسرپرست را کودکان نامشروع تشکیل میدهد و عواملی چون اعتیاد، مرگ و میر والدین در اثر بیماری یا حوادث طبیعی و انسانی، جدایی والدین و… عواملی هستند که علل به وجود آمدن این پدیده را تشکیل میدهند.
اما با گذشت زمان و با توجه به روند رو به رشد جمعیت کودکان بی سرپرست و بد سرپرست به دلیل افزایش جرایم و تغییر نحوه زندگی و ضرورت بازنگری قانون فعلی، با توجه به افزایش تعداد این کودکان، تقویت برنامه خانوادهها احساس شد و دولتمردان و صاحب نظران به لزوم ایجاد یک نهاد تخصصیتر برای حمایت از این دسته کودکان ضمن تسریع در رفع موانع قانونی فرزند خواندگی که میتواند سرنوشت بسیاری از این کودکان را تغییر دهد، کوشیدند.
لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان بی سرپرست و بد سرپرست، تدوین، و تقدیم مجلس شد. در این لایحه همانطور که از نامش پیداست دامنه واگذاری کودکان گستردهتر شده و شامل نوجوانان نیز شده است و کودکان بد سرپرست را هم تحت شمول خود قرار داده است.
اگرچه در این قانون جدید کاستیهایی هم مشاهده میشود، ولیکن نسبت به قانون سابق وضعیت این کودکان رو به بهبود است، با امید به گشودن اندک روزنی برای تابیدن نگرشی تازه بر فرزند خواندگی و کاهش نقصان آن.
در این تحقیق که شامل 3 فصل می باشد، در فصل اول به بیان کلیات وپیشینه فرزندخواندگی پرداخته شده و در فصل دوم، ماهیت و تشریفات قانونی فرزند خواندگی در 2 قانون حمایت از کودکان بدون سرپرست و قانون جدید فرزندخواندگی مورد بررسی قرار گرفته است و در فصل سوم به آثار حقوقی و موارد انحلال آن پرداخته و مورد کنکاش قرار گرفته است. همچنین در این تحقیق کاستیهای قانون جدید و قانون سابق در مواردی مورد نقد قرار گرفته است و به نقاط قوت آن نیز اشاره شده است. در پایان پیشنهاداتی نیز ارائه شده است.
بیان مسئله
امروزه سرپرستی از کودکان یتیم و بدون سرپرست از نظر اجتماعی فوائد بسیار زیادی دارد و اصل قضیه قابل انکار نیست، زیرا کودکان یتیم و بی سرپرست کانونی برای رشد میخواهند و نباید در جامعه رها شوند.
اگر برای این کودکان که فاقد سرپرست هستند سرپرستی تعیین نشود و از تربیت صحیح محروم باشند، پس از رسیدن به سن نوجوانی معضلات زیادی ایجاد خواهد کرد. در حالی که با تعیین سرپرست، ضمن اینکه از بار مسئولیت دولت کاسته می شود و خانواده هایی که از داشتن فرزند محرومند، چراغی برای زندگی یکنواخت و خسته کننده خود می یابند.
البته در قانون مدنی ایران، فرزندخواندگی وجود نداشت، ولی از آنجا که سرپرستی از یتیمان و کودکان بیسرپرست به شدت توصیه شده و بسیاری از خانوادهها با اشتیاق سرپرستی کودکان درمانده را می پذیرفتند، ولی این تعهد اخلاقی بود و جنبه الزام نداشت، لذا قانون حمایت از کودکان بدون سرپرست مورخ 29/12/53 تصویب شد. این قانون نخستین گام در منظم ساختن روابط اخلاقی این کودکان با خانوادهها بود.
در ایران نهاد فرزند خواندگی و سرپرستی از مقولههایی است که مهجور مانده است، فقط استادانی انگشت شمار در پارهای از مباحث به آن پرداختهاند، در این دوره از
خرید فایل متن کامل این پایان نامه :
زمان با فزونی فرزندان بدون سرپرست و ازدیاد درخواست برای سرپرستی این اطفال، این نیاز بیش از هر زمان دیگر حس میشود و جای خالی آن خود نمایی می نماید.
با توجه به اینکه بیش از 39 سال از تاریخ تصویب قانون حمایت از کودکان بی سرپرست مصوب 53 میگذرد و بررسیهای انجام شده و مشکلاتی که سازمان بهزیستی کشور با آن روبرو بود مبین آن بود که، قانون مذکور پاسخگوی نیازهای روز جامعه اسلامی نبوده و نیاز به انطباق و نوآوری در آن کاملاً مشهود و محسوس بود پس ضرورت داشت که قانون یاد شده به نحوی اصلاح شود تا با رفع محدودیتهای موجود از یک سو، با گسترش دامنه شمول سپردن کودکان واجد شرایط به خانوادههای دارای شرایط مقتضی به تصویب شیوه مراقبت در خانوادههای جایگزین کمک نموده و از سویی دیگر ضمن پاسخگویی به نیازهای متقاضی فرزندخواندگی تا حد امکان سلامت جسمی، اخلاقی، روحی کودکان یادشده، تأمین و تضمین گردد.
مطابق قانون سابق، تاکنون تنها کودکان بی سرپرست شرایط واگذاری داشتند که این تنها 15 درصد کودکان بهزیستی را تشکیل می دهد، لایحه حمایت ازکودکان بی سرپرست و بدسرپرست، با هدف اصلاح قانون حمایت از کودکان بی سرپرست مصوب 1353، گسترش دامنه شمول سپردن، ارائه شد. با تصویب این لایحه شرایط واگذاری 50 درصد کودکان فراهم شد و متقاضیان سرپرستی با سهولت و سرعت بیشتری میتوانند از دادگاه حکم سرپرستی اخذ نمایند.
اهداف تحقیق
هدف از انتخاب این موضوع، خلأ پژوهشی شدید درباره این تحولات در زمینه فرزندخواندگی بوده است. در این راستا، مسائل و سوالات بسیاری از بدو پیدایش فرزندخوانده از پذیرش و شیوه آن ماهیت و تشریفات قانونی آن مطرح است، که باید پاسخ داده شود. لذا در این مسئله مهم و مبتلابه، قانون گذاری امروز نیازمند پژوهش و نوشتاری است که بتواند با مقایسه و بررسی این تحولات، به سوالات مطرح شده پاسخ دهد. وبه این نکته دست یابد که، آیا قانون جدید حمایت از كودكان بی سرپرست و بدسرپرست خواهد توانست، مشكلات ناشی از خلا قانونی موجود، از قانون قدیم را حل نماید؟ تا در پایان تحقیق با دست یافتن به راهكارهای جدید و ارائه پیشنهاداتی در جهت كارامدی بیشتر قانون، در راستای تسهیل شرایط واگذاری كودكان بی سرپرست قدم ناچیزی برداشته باشم.
اهدافی که از این تحقیق متصوراست شامل مواردزیر می باشد:
-بررسی اثار حقوقی ناشی از تحولات قانونگذاری در فرزندخواندگی
-بررسی راهکارهای ارائه شده وابعاد کاربردی قانون جدید در باب فرزندخواندگی
-بررسی وضعیت چالشهای موجود در رابطه با پذیرش و مراقبت از کودکان در خانواده های جایگزین
سوالات تحقیق
1- تحولات تقنینی مربوط به فرزندخواندگی چه تاثیری بر روند واگذاری کودکان بی سرپرست خواهد داشت؟
2-مسئولیت سرپرستی و نگهداری این کودکان به عهده چه شخص یا اشخاصی است؟
3-ماهیت حقوقی سرپرستی به نحو فرزند خواندگی عقد است یا ایقاع؟ اگر عقد است چه نوع عقدی است؟
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1400-05-09] [ 07:02:00 ب.ظ ]
|