اگر افزایش در تولید مواد غذایی متناسب با افزایش جمعیت انجام نشود، در آینده مشکلات فراوانی پیش روی بشر بروز نموده و خطر قحطی سراسر جهان را تهدید خواهد نمود چرا که با بهبود وضعیت بهداشتی جوامع و ارائه روش‎های نوین پیشگیری از بیماری‎ها و بالارفتن میانگین عمر، جمعیت روند رو به رشد سریعتری را دنبال نموده(در هر ساعت 8700 نفر) و نیاز غذایی و پروتئینی بسیار حائز اهمیت دارد(افشار، 1380).

در کشور ایران بالغ بر 75 میلیون نفر است، با رشدی معادل 5/2 درصد در سال های آینده به نزدیک 100 میلیون نفر خواهد رسید. البته با سیاست جدید دولت و نظام برای افزایش جمعیت این ارقام مقادیر بیشتری را بخود اختصاص خواهد داد. در صورت ثابت بودن نیاز سرانه گوشت، بایستی در سال های آتی تولیدگوشت 5/1 برابر و متناسب با آن تولیدات دامی حدود 8/4 برابر افزایش یابد(خالداری، 1387).

از طرفی کیفیت و کمیت غذای دریافتی مردم ایران هنوز فاصله زیادی با استانداردهای جهانی دارد(زهری، 1372).

مشکل تغذیه دام در کشور از مهم ترین مسائل دامپروری بوده(70-50 درصد هزینه های تولیدات دامی(آبرامس[1]، 2000))و باتوجه مشکلات مربوط به واردات نهاده های دامی در راستای تحریم ها سبب افزایش قیمتهای تولید و به تبع آن کاهش تولیدات بخش دامی گشته است.یکی از منابع ارزان قیمت برای تغذیه دام، مراتع (فرهومند، 1381) بوده که با بیش از 3000 میلیون هکتار(بیش از 25%) از سطح خشکی های زمین و 4000 میلیون هکتار واقع دراراضی جنگلی و بیشه زارها، علوفه حاصل، بیش از 90% انرژی غذایی 1500 میلیون واحد دامی شامل گوسفند، بز، گاو، گاومیش، شتر و … را تأمین کرده و لذا علوفه مراتع بطور غیر مستقیم بخش اعظم غذای ساکنین زمین را تولید می کند(شیندی2 و همکاران، 2000).

ایران یکی از مهمترین مراکز تنوع گیاهان علوفه ای می باشد و از پتانسیل بالقوه ای برای توسعه این محصولات برخوردار است. برای بهره برداری بهتر از این پتانسیل نیاز به برنامه ریزی دقیق و مناسبی می باشد تا به نحو مطلوبی بتوان این تنوع کم نظیر را حفظ کرده و از آن بهره برداری نمود. اما در کشور ما به شناخت، تولید و مدیریت گیاهان علوفه ای در مقایسه با سایر محصولات زراعی کمتر توجه شده است. تولید علوفه هایی که علاوه بر عملکرد خوب دارای مواد مغذی مناسب برای انواع متفاوت دام ها هستند یکی از اهداف مهم می باشد. کمبود علوفه در کشور و فشار بیش از حد به مراتع منجر به کاهش تولیدات دامی، کمبود فعلی گوشت و تخریب مراتع شده است. واردات علوفه و گوشت راه حل اساسی در این راستا نیست، بلکه تولید خوراک دام در داخل کشور بهترین راهکار در این مورد می باشد. باید توجه داشت که منابع طبیعی بیش از 80 % از مساحت کل کشور را شامل می شود و معادل 136 میلیون هکتار سرزمین ایران را در بر می گیرد و 90 میلیون هکتار از مساحت کل منابع طبیعی ایران را مراتع تشکیل می دهد. در حال حاضر تولید بالفعل معادل 21/4 میلیون تن علوفه خشک است که 50 % آن قابل برداشت بوده و نقش مهمی در تغذیه دامهای کشور دارد( آقاجانی و رضایی 1383).

اگر افزایش در تولید مواد غذایی متناسب با افزایش جمعیت انجام نشود، در آینده مشکلات فراوانی پیش روی بشر بروز نموده و خطر قحطی سراسر جهان را تهدید خواهد نمود چرا که با بهبود وضعیت بهداشتی جوامع و ارائه روش‎های نوین پیشگیری از بیماری‎ها و بالارفتن میانگین عمر، جمعیت روند رو به رشد سریعتری را دنبال نموده(در هر ساعت 8700 نفر) و نیاز غذایی و پروتئینی بسیار حائز اهمیت دارد(افشار، 1380).

در کشور ایران بالغ بر 75 میلیون نفر است، با رشدی معادل 5/2 درصد در سال های آینده به نزدیک 100 میلیون نفر خواهد رسید. البته با سیاست جدید دولت و نظام برای افزایش جمعیت این ارقام مقادیر بیشتری را بخود اختصاص خواهد داد. در صورت ثابت بودن نیاز سرانه گوشت، بایستی در سال های آتی تولیدگوشت 5/1 برابر و متناسب با آن تولیدات دامی حدود 8/4 برابر افزایش یابد(خالداری، 1387).

از طرفی کیفیت و کمیت غذای دریافتی مردم ایران هنوز فاصله زیادی با استانداردهای جهانی دارد(زهری، 1372).

مشکل تغذیه دام در کشور از مهم ترین مسائل دامپروری بوده(70-50 درصد هزینه های تولیدات دامی(آبرامس[1]، 2000))و باتوجه مشکلات مربوط به واردات نهاده های دامی در راستای تحریم ها سبب افزایش قیمتهای تولید و به تبع آن کاهش تولیدات بخش دامی گشته است.یکی از منابع ارزان قیمت برای تغذیه دام، مراتع (فرهومند، 1381) بوده که با بیش از 3000 میلیون هکتار(بیش از 25%) از سطح خشکی های زمین و 4000 میلیون هکتار واقع دراراضی جنگلی و بیشه زارها، علوفه حاصل، بیش از 90% انرژی غذایی 1500 میلیون واحد دامی شامل گوسفند، بز، گاو، گاومیش، شتر و … را تأمین کرده و لذا علوفه مراتع بطور غیر مستقیم بخش اعظم غذای ساکنین زمین را تولید می کند(شیندی2 و همکاران، 2000).

ایران یکی از مهمترین مراکز تنوع گیاهان علوفه ای می باشد و از پتانسیل بالقوه ای برای توسعه این محصولات برخوردار است. برای بهره برداری بهتر از این پتانسیل نیاز به برنامه ریزی دقیق و مناسبی می باشد تا به نحو مطلوبی بتوان این تنوع کم نظیر را حفظ کرده و از آن بهره برداری نمود. اما در کشور ما به شناخت، تولید و مدیریت گیاهان علوفه ای در مقایسه با سایر محصولات زراعی کمتر توجه شده است. تولید علوفه هایی که علاوه بر عملکرد خوب دارای مواد مغذی مناسب برای انواع متفاوت دام ها هستند یکی از اهداف مهم می باشد. کمبود علوفه در کشور و فشار بیش از حد به مراتع منجر به کاهش تولیدات دامی، کمبود فعلی گوشت و تخریب مراتع شده است. واردات علوفه و گوشت راه حل اساسی در این راستا نیست، بلکه تولید خوراک دام در داخل کشور بهترین راهکار در این مورد می باشد. باید توجه داشت که منابع طبیعی بیش از 80 % از مساحت کل کشور را شامل می شود و معادل 136 میلیون هکتار سرزمین ایران را در بر می گیرد و 90 میلیون هکتار از مساحت کل منابع طبیعی ایران را مراتع تشکیل می دهد. در حال حاضر تولید بالفعل معادل 21/4 میلیون تن علوفه خشک است که 50 % آن قابل برداشت بوده و نقش مهمی در تغذیه دامهای کشور دارد( آقاجانی و رضایی 1383).

آمار و اطلاعات موجود در منابع نشان می دهد که علوفه تولیدی مراتع کشور با سطحی معادل 90 میلیون هکتار فقط می تواند 40 میلیون واحد دامی را تعذیه نماید در حالی که تعداد دام موجود در کشور در حال حاضر بیش از 100 میلیون واحد دامی است(مصداقی1372).

استفاده علمی و اصولی از مراتع، مستلزم آگاهی از کیفیت و ارزش غذایی گونه های موجود در مراتع، همراه با مدیریت کارآمد می باشد(عرفانزاده و ارزانی، 1381).

علوفه های مرتعی از مهم ترین منابع غذایی مورد استفاده دام محسوب می گردد، به طوری که طبق آخرین آمار ارائه شده توسط معاونت دام از تعداد 124 میلیون واحد دامی کشور، حدود 83 میلیون واحد دامی وابسته به مراتع می باشد(1381). گیاهان غالب در مراتع عموماً مشتمل بر گندمیان، پهن برگان و بوته ها می باشد که برای انواع دام مناسب می باشند(قورچی، 1374).

لذا بخش عمده مشکل تغذیه دام ها منوط به عدم آگاهی از شرایط و امکانات بالقوه مراتع و مدیریت بوده و جمع آوری اطلاعات علمی در زمینه نباتات مرتعی، راه گشامی باشد بطوریکه شناسایی گیاهان مرتعی در سیستم های پرورش دام در کشورهای حوزه دریای مدیترانه و خاورمیانه مورد نظر متخصصین دام قرار گرفته است(گلسن واینال[2]، 1995).

برای بدست آوردن اطلاعات ارزش غذایی روش هایی بیولوژیکی دام زنده[3] و آزمایشگاهی[4]، شیمیایی و فیزیکی(اسپکتروفتومتر، طیف سنجی مادون قرمز و…) می باشند(تکاسی وسیدمومن،1381).

باتوجه به مقادیر بسیار بالای گونه های مرتعی و هزینه و زمان بالای مورد نیاز رسیدن به هدف آگاهی از ارزش غذایی، بررسی و جایگزین کردن روش های جدید با دقت قابل قبول و هزینه و زمان کمتر بسیار حائز اهمیت می باشد. یکی از روش های مناسب و ارزان و سریع روش تولید گاز می باشد که نسبت خوراک هضم شده به طور غیر مستقیم از روی حجم گاز تولیدی توسط تخمیر برآورد شده و مزیت آن نسبت به روش های دیگر، کاربرد آسان آن برای تعداد زیادی نمونه خوراک به خصوص در صورت خودکار بودن ثبت گاز تولیدی می باشد(نوید شاد و جعفری صیادی، 1386).

با توجه به مشکلات مربوط به تهیه مایع شکمبه در این روش و نیاز به فیستوله گذاری یا آزار و اذیت حیوان برای قرار دادن شلنگ خاص در شکمبه و مکش کردن مایع شکمبه، در سالهای اخیر جایگزینی مایع مدفوع بجای مایع شکمبه و جلوگیری از جراحی و قرار دادن شلنگ در دهان دام از استقبال زیادی برخوردار شده است. البته برای رسیدن به این هدف نیاز به مطالعات گسترده و زیاد می باشد که هر کدام از این مطالعات می تواند در راستای رسیدن به روش مناسب و کم هزینه و سریع کمک شایانی نماید. با توجه به جایگاه خاص مراتع در تأمین علوفه مورد نیاز دام های کشور و اختصاص داشتن بخش قابل توجهی از اراضی کشور به مراتع، متأسفانه در راستای تعیین قابلیت هضم و ارزش غذایی علوفه های مرتعی با روش های جدید و جایگزین کردن مایع شکمبه بوسیله مایع مدفوع، تحقیقات جامع و زیادی صورت نگرفته است و اکثر تحقیقات صورت گرفته نیز، اغلب تعیین ترکیبات شیمیایی به وسیله روش شیمیایی بوده است. لذا در این تحقیق، ارزش غذایی و قابلیت هضم سه گونه مرتعی جاشیردامی[5]،سورگم[6] و بروموس[7] با بهره گرفتن از جایگزینی مایع مدفوع بجای مایع شکمبه در روش تولید گاز در سه نوع دام غالب مراتع شامل گوسفند، بز و گاو مورد ارزیابی قرار گرفت.

پایان نامه و مقاله

 

آمار و اطلاعات موجود در منابع نشان می دهد که علوفه تولیدی مراتع کشور با سطحی معادل 90 میلیون هکتار فقط می تواند 40 میلیون واحد دامی را تعذیه نماید در حالی که تعداد دام موجود در کشور در حال حاضر بیش از 100 میلیون واحد دامی است(مصداقی1372).

استفاده علمی و اصولی از مراتع، مستلزم آگاهی از کیفیت و ارزش غذایی گونه های موجود در مراتع، همراه با مدیریت کارآمد می باشد(عرفانزاده و ارزانی، 1381).

علوفه های مرتعی از مهم ترین منابع غذایی مورد استفاده دام محسوب می گردد، به طوری که طبق آخرین آمار ارائه شده توسط معاونت دام از تعداد 124 میلیون واحد دامی کشور، حدود 83 میلیون واحد دامی وابسته به مراتع می باشد(1381). گیاهان غالب در مراتع عموماً مشتمل بر گندمیان، پهن برگان و بوته ها می باشد که برای انواع دام مناسب می باشند(قورچی، 1374).

لذا بخش عمده مشکل تغذیه دام ها منوط به عدم آگاهی از شرایط و امکانات بالقوه مراتع و مدیریت بوده و جمع آوری اطلاعات علمی در زمینه نباتات مرتعی، راه گشامی باشد بطوریکه شناسایی گیاهان مرتعی در سیستم های پرورش دام در کشورهای حوزه دریای مدیترانه و خاورمیانه مورد نظر متخصصین دام قرار گرفته است(گلسن واینال[2]، 1995).

برای بدست آوردن اطلاعات ارزش غذایی روش هایی بیولوژیکی دام زنده[3] و آزمایشگاهی[4]، شیمیایی و فیزیکی(اسپکتروفتومتر، طیف سنجی مادون قرمز و…) می باشند(تکاسی وسیدمومن،1381).

باتوجه به مقادیر بسیار بالای گونه های مرتعی و هزینه و زمان بالای مورد نیاز رسیدن به هدف آگاهی از ارزش غذایی، بررسی و جایگزین کردن روش های جدید با دقت قابل قبول و هزینه و زمان کمتر بسیار حائز اهمیت می باشد. یکی از روش های مناسب و ارزان و سریع روش تولید گاز می باشد که نسبت خوراک هضم شده به طور غیر مستقیم از روی حجم گاز تولیدی توسط تخمیر برآورد شده و مزیت آن نسبت به روش های دیگر، کاربرد آسان آن برای تعداد زیادی نمونه خوراک به خصوص در صورت خودکار بودن ثبت گاز تولیدی می باشد(نوید شاد و جعفری صیادی، 1386).

با توجه به مشکلات مربوط به تهیه مایع شکمبه در این روش و نیاز به فیستوله گذاری یا آزار و اذیت حیوان برای قرار دادن شلنگ خاص در شکمبه و مکش کردن مایع شکمبه، در سالهای اخیر جایگزینی مایع مدفوع بجای مایع شکمبه و جلوگیری از جراحی و قرار دادن شلنگ در دهان دام از استقبال زیادی برخوردار شده است. البته برای رسیدن به این هدف نیاز به مطالعات گسترده و زیاد می باشد که هر کدام از این مطالعات می تواند در راستای رسیدن به روش مناسب و کم هزینه و سریع کمک شایانی نماید. با توجه به جایگاه خاص مراتع در تأمین علوفه مورد نیاز دام های کشور و اختصاص داشتن بخش قابل توجهی از اراضی کشور به مراتع، متأسفانه در راستای تعیین قابلیت هضم و ارزش غذایی علوفه های مرتعی با روش های جدید و جایگزین کردن مایع شکمبه بوسیله مایع مدفوع، تحقیقات جامع و زیادی صورت نگرفته است و اکثر تحقیقات صورت گرفته نیز، اغلب تعیین ترکیبات شیمیایی به وسیله روش شیمیایی بوده است. لذا در این تحقیق، ارزش غذایی و قابلیت هضم سه گونه مرتعی جاشیردامی[5]،سورگم[6] و بروموس[7] با بهره گرفتن از جایگزینی مایع مدفوع بجای مایع شکمبه در روش تولید گاز در سه نوع دام غالب مراتع شامل گوسفند، بز و گاو مورد ارزیابی قرار گرفت.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...